به گزارش همبستگی آنلاین: ابتدا لازم می دانم به عنوان عضوی از جریان اصلاح طلبی، انتخاب دکتر پزشکیان را به همه همفکران عزیزم در جبهه اصلاحات ایران و البته همه تحول خواهان و ملت بزرگ ایران تبریک عرض کنم.
شاید به جرات بتوان گفت که انتخابات ریاست جمهوری سال 1403 یکی از با اهمیت ترین انتخابات های پس از انقلاب بود.
برای این گزاره چند دلیل دارم:
■ دلیل اول اینکه در این انتخابات شاهد پیروزی گفتمان اصلاح طلبی و البته گفتمان معطوف به حق و عدالت و معطوف به اینکه ایران برای همه ایرانیان است بر گفتمانی بودیم که با رویکرد اقتدارگرایی شهروندان را خودی و غیرخودی تعریف کرده است.
– دیدگاهی که معتقد است اساسا کشور دچار بحران نشده بلکه نزدیک قله ها هستیم
– دیدگاهی که مشکل را نفی و صورت مسئله را پاک می کند و طبیعتا هیچگاه به دنبال راه حلی معطوف به حل مشکل نخواهد بود.
– دیدگاهی که تعامل و گفتگو با دنیا را ذلت و وادادگی می داند.
– دیدگاهی که تحریم ها را بی اثر و بلکه نعمت می داند.
– دیدگاهی که ظرفیت نظام را در تقابل با شهروندان، زنان، دختران، اساتید دانشگاه ها و هنرمندان و نخبگان هزینه می کند.
– دیدگاهی که رسما در تلویزیون جمهوری اسلامی اعلام می کند کسانی که از شرایط موجود راضی نیستند از کشور خارج شوند.
– و دیدگاهی که وعده دادن های متعدد و متکثر را در پیش گرفته
و در مقابل دیدگاهی قرار دارد که مسائل ایران را معطوف به پژوهش ها و آسیب شناسی های کارشناسی و واقع بینانه به رسمیت می شناسد
– تفکری که اعتقاد دارد مردم محق هستند و دولت و حکومت مکلف و مشروعيت دولت و حكومت به آن است كه حق مردم را ادا كنند
– معتقد است که دولت و حكومت در برابر مردم موظف به پاسخگویی و پیگیری مطالبات آنان هستند، نه صاحب اختیار و قیم مردم
– معتقد است که قدرت مشروع، بر آمده از مردم و تحت نظارت آنان است نه حاکم بر سرنوشت آنان
– معتقد است بدون انسجام داخلی، اراده ملی، اعتماد سازی عمومی و بدون مسیر کارشناسی و تخصصی امکان فائق آمدن بر مسائل وجود ندارد
– و نهایتا معتقد است ایران برای همه ایران است، همه ادیان، همه اقوام، همه مذاهب و سلایق و نگرش های مختلف
■ دومین دلیلی که اهمیت انتخابات گذشته را برجسته می کند، تغییرات بنیادینی است که در سبد رای خاستگاه اصولگرایی اتفاق افتاده است.
تا به امروز همه تحلیل ها و معادلات موید این نکته بود که فقط در انتخاباتی با مشارکت بالای 50 درصد جریان اصلاح طلبی و تحول خواهی پیروز می شود ولی در این انتخابات شاهد بودیم که در مشارکت 40 و کمتر از 40 درصد نیز نامزد اصلاح طلبان بیشترین رای را کسب کرد و این امر انسجام جریان اصولگرایی را به هم زد.
در این انتخابات مشخص شد در مقابل بخش محافظه کار و عقلای اصولگرایی که شامل افرادی چون لاریجانی ها و ناطق نوری ها می باشد، طیف رادیکالی ایجاد شده که آقای جلیلی نماد آن است و قدرت جریان اصولگرایی نیز در دست همین طیف رادیکال قرار دارد، طیفی که نه تنها رای و اراده مردم و اصلاح طلبی را نفی کرد بلکه کم کم اصولگرایان عاقل و حتی تکنوکرات آنها را هم از قطار انقلابیون پیاده نمود و نتیجه آن شد که امروز شاهد این امر هستیم که در مشارکت کمتر از 40 درصد هم دیگر استراتژی آن ها مبنی بر کسب موفقیت با مشارکت پایین مثمر ثمر نبوده و به خط پایان رسیده است.
■ دلیل سوم بر اهمیت انتخابات اخیر، آفتابی شدن تفکر و اندیشه متحجرانه و منبعث از اندیشه حجتیه ای و اندیشه مصباح یزدی و البته اندیشه آخرالزمانی است که توانسته بود طی چندین دهه با بهره گیری از ظرفیت های کشور و دولت، سازماندهی بسیار بسیار عظیمی را رقم بزند که تبلور عینی آن را در انتخابات مجلس و انتخابات ریاست جمهوری مشاهده کردیم که پس از نفی اصلاح طلبی و غیرخودی دانستن بخش عظیمی از ملت ایران و قائل نبودن حق تعیین سرنوشت برای آنان، اصولگرایان معتدل و عقل گرا را نیز از قطار انقلابیون پیاده کرد.
■ چهارمین دلیل مهم بودن انتخابات ریاست جمهوری، نقش جریان اصلاحات و جبهه اصلاحات ایران در خلق این حماسه بزرگ و اتفاق مبارک بود.
تعیین راهبرد انتخاباتی، حفظ انسجام حداکثری در تصویب و اعلام راهبردهای انتخاباتی در این دوره، تصمیم گیری های مبتنی بر خرد جمعی با روش های دموکراتیک، اتخاذ استراتژی مشارکت مشروط برای اولین بار قبل از اعلام تعیین صلاحیت ها، تصمیمات مبتنی بر تدبیر و هوشمندی کامل در پیگیری مصوبات جبهه اصلاحات ایران توسط هیات رئیسه و به خصوص رئیس جبهه اصلاحات ایران، حمایت تمام قد و با تمام ظرفیت از کاندیدای تایید صلاحیت شده، نقش تعیین کننده یا تمام کننده رهبر معنوی جریان اصلاح طلبی در تایید راهبردها و رویکردهای مصوب جبهه و حضور موثر و اقناع کننده در صحنه انتخابات، نقش بسیار موثر تک تک احزاب اصلاح طلب و اعضای جبهه اصلاحات در سراسر کشور، نقش تعیین کننده جبهه های اصلاح طلبی استان های کشور در سازمان دهی و سامان یابی لازم در عرصه رقابت و همچنین نقش بسیار مهم نمایندگان جبهه اصلاحات که در روزهای پایانی به اتاق فکر های مناظرات وارد شدند تا در مرحله دوم شاهد رشد قابل توجه گفتمان آقای دکتر پزشکیان در مناظرات و سر وسامان دادن به سازمان رای اصلاحات در کمترین زمان و در ناامیدکننده ترین فضای حاکم در بستر جامعه باشیم که این امر همه اصولگرایان را متحیر کرد.
■ پنجمین نکته، تغییر ریل یا تغییر رویکرد هرچند نسبی حاکمیت و هسته سخت قدرت در این انتخابات بود که بسیار بسیار اهمیت دارد و می توان گفت شاهد آغاز یک مصالحه و مفاهمه حاکمیت با جامعه منتقد و جریانات سیاسی معترض به وضع موجود نسبت به ریل گذاری هایی که در راستای یکدست سازی انجام داده بود هستیم و نکته دیگر صیانت از آرای مردم و عدم دخالت نظامیان و امنیتی ها در عرصه انتخابات اخیر و حتی ممانعت از تداوم اقدامات غیرقانونی بسیاری از ارکان و افراد دولت مستقر توسط حاکمیت بود که بسیار بسیار قابل تامل و تحلیل است.
◄ و اما رسالت ما اصلاح طلبان بعد از انتخابات برای تحقق گفتمان دکتر پزشکیان، گفتمان حق و عدالت، نهادینه شدن مدار کارشناسی و تخصصی در نظامات تصمیم گیری، ایفای حقوق اقلیت ها، نهادینه کردن رابطه دولت ملت، وفاق و انسجام داخلی و بسط ارتباطات بین المللی و رفع تحریم ها که همان رویکردهای اصلاح طلبی هستند بسیار حائز اهمیت است به خصوص که شاهد بحران های بزرگی در کشور نیز هستیم.
مطابق ارزیابی هایی که توسط تعداد قابل توجهی از صاحب نظران و اندیشمندان ممتاز کشور و با رویکردهای علمی انجام شده است، بحران امروز ایران دارای سه مولفه اساسی است:
1- ناکارآمدی نظام در نیل به توسعه و حل مشکلات کشور و مردم
2- کاهش فزاینده اعتماد عمومی و مقبولیت نظام سیاسی کشور و متاسفانه مهمتر از آن رشد باورِ اصلاح ناپذیری نظام در بین آحاد جامعه
3- آسیب پذیر شدن کشور در برابر فشارهای خارجی و تحریم ها
در این انتخابات ما در مولفه دوم که رشد باور اصلاح ناپذیری در بین مردم بود، شاهد اتفاقات بسیار مبارکی بودیم، اگرچه که هنوز قطعیت نیافته، ولی دو مسئله مهم دیگر نیاز به توافق سازی های بسیار گسترده ای توسط جبهه اصلاحات ایران، جریان اصلاح طلبی و آقای دکتر پزشکیان دارد.
– جریان اصلاح طلبی بایستی همه ظرفیت های علمی، اجرایی و دانشی خود را به دور از هرگونه سهم خواهیِ جریانی و فردی در اختیار و حمایت از دکتر پزشکیان به کار ببندد.
– جریان اصلاح طلبی بایستی بداند و می داند که شاید دولت دکتر پزشکیان، آخرین فرصت برای نیل به توسعه ایران با ایجاد انسجام و وفاق داخلی و مشارکت دادن همه ایرانیان همراه با گسترش ارتباطات بین المللی باشد
– جریان اصلاح طلبی بایستی بر سر میثاق با کاندیدای اختصاصی خود که تاکید بر حقوق ملت به خصوص فصل سوم و فصل پنجم قانون اساسی و تغییرات بنیادین در سیاست خارجی است محکم و استوار بایستد و منافع ملی را بر منافع جریانی و فردی در دولت دکتر پزشکیان ترجیح دهد و از تجربیات بسیار تلخی که در این خصوص در تاریخ اصلاح طلبی وجود دارد درس بگیرد
– جریان اصلاح طلبی بایستی در راستای تحقق گفتمان دکتر پزشکیان که برگرفته از گفتمان اصلاح طلبی است کنار مردم بایستد و کوچکترین انحرافات را برنتابد و نسبت به حمایت از دکتر پزشکیان اهتمام ورزد تا امید ایجاد شده در جامعه تقویت و فراگیر شود
– و نهایتا اینکه جریان اصلاح طلبی بایستی صدای همه مردم ایران چه آن هایی که رای داده اند و چه آنهایی که رای نداده اند باشد و بر تحقق مدار کارشناسی و تخصصی در نظامات تصمیم سازی و تصمیم گیری کشور استوار و محکم بایستد.
