میان اتحادیه اروپا با دو قدرت بزرگ نظام بینالملل چالشهایی در جریان است که رویکرد هوشمندانه میتواند فرصتی برای ایران فراهم سازد تا تهران از این رهگذر هم پرونده هستهای را پیش برده و هم جایگاه خود را در نظم نوین ایجاد شده بازیابی کند.
به گزارش ملایری همبستگی آنلاین، نوسان روابط اتحادیه اروپا با آمریکا و روسیه متاثر از رویدادهای داخلی این اتحادیه و دو کشور اشاره شده از یک سو و تحولات جهانی از سوی دیگر، سوژه بسیاری از تحلیلها و خبرهای روز است. اروپا و به ویژه سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان در حال حاضر درپی یافتن جایگاه خود در میدانی پر رقیب هستند و مشکلات داخلی اروپا این تقلا را دشوارتر از همیشه ساخته است. قاره سبز به ناچار و اجبار باید میان رسیدن به درک تازه از روندها و تصمیمگیری بر این اساس و یا ماندن در رویکردهای سابق، انتخابی سخت انجام دهد، از آن رو که هر دو گزینه این انتخاب دشواریهای بسیاری برای این اتحادیه و نیز تاثیرات گستردهای بر دیگر قارهها و کشورهای جهان خواهد داشت. جمهوری اسلامی ایران هم به واسطه روابط خود با اتحادیه اروپا و به ویژه تروئیکا از تصمیم و اقدام آنها متاثر خواهد بود. با این همه اما تهران در تلاش است تا از میانه تقلاهای اروپا و چالشهای پیشروی این قاره، راه خود را جسته و منافع خود را تامین کند.
مروری بر چالشهای اروپا با آمریکا و روسیه
روابط میان اتحادیه اروپا و آمریکا با وجود تمام پیچیدگیهای آن، از چند اصل ساده پیروی میکند که هرگونه ضعف و خللی در این اصول از سوی هریک از طرفین، روابط را دچار چالش میسازد به گونهای که حتی اشتراکات گسترده اقتصادی، سیاسی و امنیتی، هم نمیتواند تنشهای طرفین را حل کند. شدت و ضعف مشکلات میان اتحادیه اروپا و آمریکا متناسب با تصمیمگیران کاخ سفید در دورههای مختلف متفاوت بوده و به نظر میرسد در دور دوم از ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» و با توجه به مجموع تحولات جهان، شدت اختلافات افزایش چشمگیری یافته است. مقامات اتحادیه اروپا از همان دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ، زمانی که در فهرست چندم اولویتهای وی قرار گرفتند، به گفته «آنگلا مرکل» صدراعظم وقت آلمان به این یقین رسیدند که ترامپ به فرمول برد-برد اعتقاد ندارد. ترامپ اروپا را نه در قامت و هیأت متحدی همتراز که قارهای نیازمند و البته پرمدعا میبیند که اقتصاد و امنیت خود را از آمریکا طلبکارانه طلب میکند.
واقعیتهای اقتصادی و نظامی اروپا در حال حاضر، نگاه رئیسجمهور آمریکا را چندان هم بیربط نشان نمیدهند. پیشبینی رشد اقتصادی اروپا در سال ۲۰۲۴ تنها ۹ دهم درصد بود، اوضاع در بخش دفاعی و امنیتی هم چندان مثبت ارزیابی نمیشود و ناتو به عنوان مهمترین سپر دفاعی اتحادیه اروپا این روزها برای جبران هزینههای جنگ اوکراین و نیز افزایش توان نظامی با چالشهای بودجهای روبروست و کشورهای اروپایی همچنان از اختصاص درصدهای بیشتر از بودجه داخلی خود به این نهاد نظامی، با اکراه سخن میگویند و عمل میکنند.
چالش اروپا با آمریکای دوران ترامپ اما محدود به این دو نیست، جنگ تعرفهای که رئیسجمهور آمریکا برای همه کشورها اعلام و اعمال کرده، در میدان اتحادیه اروپا هم پابرجاست و روی دیگر سکه تنش را هم اروپا با وضع قوانین سختگیرانه علیه شرکتهای فناوری آمریکایی چون گوگل، اپل و مایکروسافت ضرب کرده است.
نزدیکی نانوشته مواضع سیاسی میان اتحادیه اروپا و آمریکا از دیرباز وجود داشته و دربرهههای بسیاری کشورهای دو قاره را در موقعیت موفقیت قرار داده است این نزدیکی اما در دوران ریاست جمهوری ترامپ هم در دور نخست و هم دوره دوم با دستاندازهای بسیاری روبرو بوده و کاخ سفید و بروکسل در پروندههای بسیار نه تنها کنار یکدیگر نبودهاند بلکه سطوح خاصی از تقابل را هم تجربه کردهاند. مواجهه با چین، جنگ اوکراین و نیز پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران از مهمترین این پروندهها بوده است. تروییکای اروپا به عنوان اعضای برجام پس از خروج یکجانبه آمریکا از این توافق، معترض ترامپ شدند و گرچه در میدان عمل کاری از پیش نبردند اما در این پرونده حق را به ایران دادند.
داستان اروپا با دیگر قدرت نظام بینالملل یعنی روسیه هم از جنس تنش اما بحرانیتر از آمریکاست. اتحادیه اروپا پس از حمله نظامی روسیه به اوکراین، تحریمهای شدیدی علیه مسکو وضع و حمایتهای گسترده مالی و تسلیحاتی از اوکراین را در دستور کار خود قرار داد. روسیه هم متقابلا اتحادیه اروپا را در تنگنای انرژی و صادرات گاز گذاشت به گونهای که اروپا مجبور شد وابستگی خود به گاز روسیه را به کمترین میزان برساند. در حال حاضر و حتی با وجود افزایش احتمال پایان یافتن جنگ در اوکراین، چشمانداز چندان مثبتی از روابط اروپا و روسیه قابل ترسیم نیست از آن رو که ناتو به عنوان نیروی حامی اروپا و تهدیدکننده روسیه، همچنان در مرزهای این کشور حضور دارد و ترغیب و تطمیع برخی از کشورهای همسایه روسیه برای عضویت در این پیمان از سوی آمریکا و اروپا میتواند آتش جنگ را بار دیگر شعلهور سازد.
زمین بازی ایران کجاست
مجموع فاکتورها و توصیفات اشاره شده در کنار دادههای بسیار دیگری اروپای امروز را در موضع نه چندان قوی نشان میدهد. موضوعی که برخی تحلیلگران غربی چون «خورخه دسکالار د مازاردو» سفیر و مدیر پیشین سرویسهای اطلاعاتی اسپانیا، به آن اذعان داشته و حتی از افول قدرت سیاسی و اقتصادی این قاره سخن میگویند. در سایه این افول اروپا دیگر مانند گذشته بازیگر اصلی سناریوهای سیاسی و اقتصادی و امنیتی در جهان نخواهد بود و شواهد نشان میدهد با تداوم این شرایط، دیر یا زود جایگاه خود در این عرصهها را به دیگر قدرتهای جهان از جمله چین و روسیه واسپاری خواهد کرد. آنچه اما در پس این واسپاری و اوفول برای ایران اهمیت ویژه دارد، تعریف منافع خود در سیستم جدید است.
در حال حاضر اروپا و به ویژه سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه نگران جایگزینی خود با روسیه در مذاکرات هستهای با ایران هستند. موضوعی که با توجه به اشتیاق مسکو و واشنگتن و نیز نزدیکی روسیه به ایران، چندان دور از ذهن نیست. آمریکا در حال حاضر از میزان تبعیت کشورهای اروپایی از خود رضایت کامل ندارد و از این رو، با اهرم روسیه سعی در تنبیه اروپا دارد.
شکاف ایجاد شده میان آمریکا و اروپا از یکسو و تنش میان اروپا و روسیه از سوی دیگر میتواند به معنای آغاز مسیر تازهای برای ایران ارزیابی شود. برخی از تحلیل گران معتقدند افزایش این شکاف با آمریکا حداقل در پرونده هستهای، میتواند اروپا را به ایران برای مدیریت تنش موجود نزدیکتر کند و روسیه نیز در این زمین بازی تلاش می کند مساله ایران و آمریکا را به شکل سه جانبه حل کند.
«رکسانا نیکنامی» استاد دانشگاه و تحلیلگر اروپا در گفتوگو با خبرنگار سیاست خارجی ایرنا و در بررسی نحوه بازی ایران در این شکاف گفت: ایران در سالهای اخیر به دلیل اتخاذ برخی سیاستها، از سوی اتحادیه اروپا بسیار نزدیکتر از واقعیت به روسیه تعریف شد و برخی واکنشها و مواضع این اتحادیه علیه ایران مانند بیانیه اخیر تروییکای اروپا هم ناشی از همین برداشت است که در سندهای امنیتی و راهبردی خود هم این دید منفی را همزمان به ایران و روسیه دارند. اروپا در سالهای اخیر هر اقدام علیه ایران را به نوعی اقدام علیه روسیه تحلیل میکنند. تهران در حال حاضر و در گفتوگو با تروییکای اروپا باید این برداشت را اصلاح و دو طرف اقدامات اعتمادآفرین را آغاز کنند.
وی با تاکید بر اینکه شکاف به وجود آمده میان آمریکا و اتحادیه اروپا فرصت تاریخی برای ایران است، گفت: مذاکره دوجانبه میان ایران و آمریکا در حال حاضر و با توجه به شرایط موجود، هیچ نفعی برای تهران نخواهد داشت و در چنین شرایطی امتیازگیری از ترامپ امکانپذیر نیست.
این تحلیلگر مسائل اروپا، میانجیگری روسیه در این زمینه و در شرایط امروز را کارساز ندانست و هشدار داد: نباید اجازه داد ایران به کارت بازی آمریکا و دیگر کشورها تبدیل شود.
نیکنامی گفت: ایران باید به جای مذاکره دوجانبه به سمت مذاکرات چندجانبه با حضور تروییکای اروپا و چین و روسیه حرکت کند. در این مذاکرات همان اندازه که حضور سه کشور اروپایی نیاز است، حضور چین هم ضرورت دارد به این دلیل که هدف اصلی جنگ تعرفهای ترامپ چین بوده و آمریکا در تلاش است که جنگ اوکراین را تمام کرده و سپس سراغ چین رود.
وی تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران باید بین طرف اروپایی، چینیها و روسیه موازنه ایجاد کرده و به آمریکا هم اعلام کند که گفتوگوها تنها در قالب چندجانبهگرایی امکانپذیر است.