اگر ایران چنان قوی است که می تواند الان جنگی علیه اسرائیل آغاز کند و پیروز شود، در صورت تعرض اسراییل نیز می تواند از عهده دفاع برآید. ولی اگر چنان ضعیف است که اگر اسرائیل هجوم بیاورد، جنگ به تهران می کشد و ایران می شود مایه عبرت جهانیان، پس این همه توصیه به آغاز جنگ چرا؟!
ملایری همبستگی انلاین – جریانی در داخل ایران که برخلاف قبل، اکنون می توان گفت که دیگر “مشکوک” نیستند و به طرز آشکار و وقاحت باری در زمین اسراییل بازی می کند، در حال خط دهی به افکار عمومی و مشخصا جوانان حزب اللهی هستند که چرا عملیات وعده صادق ۳ ، انجام نمی شود؟
آنها در این عملیات روانی، دو هدف اولیه و یک هدف نهایی را دنبال می کنند.
یکی از دو هدف اولیه، تخریب وجهه مسوولان نظام است: از فرماندهان نظامی تا سیاسیون. مثلا پست هایی با مخاطب قرار دادن سردار حاجی زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه، منتشر می کنند که چرا دست نگه داشته ای یا به پزشکیان می تازند که لابد تو مانع حمله شده ای! و در نهایت تصویری ترسو و منفعل از مسوولان نظام اعم از لشکری و کشوری ارائه می دهند.
همین است که عده ای جوان تازه به دوران رسیده که چند صباحی است ریش درآورده اند و چهار تا کلمه درباره جنگ و مقاومت و موشک یاد شنیده اند، جو زده می شوند و بی آن که خود بدانند بازیچه اند، تجمع می کنند و به این مسوولان ترسو “دستور” می دهند که تل آویو و حیفا را با خاک یکسان کنند!
گو این که همه شرایط، از برتری نظامی مطلق ما با چلاق و علیل بودن دشمن، مهیاست و فقط ترس مسوولان باعث شده که موشک ها در انبار بمانند و این دو شهر صهیونیستی همچنان پابرجا باشند!
جالب این که کاری به پیچیدگی و تخصصی بودن یک عملیات نظامی که دارای ابعاد سیاسی و بین المللی و امنیتی فوق العاده ویژه و واقعا حساس هست را موضوع مطالبه گری عمومی می کنند و می گویند که باید اجرای عملیات وعده صادق ۳ را به یک مطالبه ملی تبدیل کنیم تا مسوولان “مجبور” به عملیات شوند! البته به نظر نمی رسد که در شرایط فعلی اکثریت مردم ایران، تمایلی به تشدید تنش داشته باشند که موضوع بحث حاضر نیست.
دومین هدف از استمرار این بحث، ایجاد نگرانی و ترس در بین مردم است.
یکی از همین افراد که اتفاقا در صدا و سیما هم با عنوان کارشناس حرف می زند، اخیرا در یک برنامه آنلاین اینترنتی گفته است ما با عملیات طوفان الاقصی، غول چراغ جادو را بیرون آورده ایم و اگر ادامه ندهیم و الان نجنگیم، اسرائیل چنان بلایی در تهران بر سر ما خواهد آورد که در تاریخ بنویسند و مایه عبرت شویم!
درونمایه این سخن آیا چیزی جز ترساندن مردم، ترویج ضعف ایران و برتری بی چون و چرای اسراییل است؟
اگر ایران چنان قوی است که می تواند الان جنگی علیه اسرائیل آغاز کند و پیروز شود، در صورت تعرض اسراییل نیز می تواند از عهده دفاع برآید. ولی اگر چنان ضعیف است که اگر اسرائیل هجوم بیاورد، جنگ به تهران می کشد و ایران می شود مایه عبرت جهانیان، پس این همه توصیه به آغاز جنگ چرا؟!
در واقع می گویند که بعد از طوفان الاقصی، دیگر کار دست ما نیست و اختیاری در تصمیم گیری نداریم و مجبوریم یا الان وارد جنگ شویم (با آینده ای نامعلوم) یا فردا وارد جنگ شویم که در آن صورت، در تهران شکست خواهیم خورد و چنان مایه عبرت می شویم که دیگر کسی به اسراییل نگوید بالای چشمت ابروست!
آیا ارائه چنین تصویری، آن هم از سوی افرادی که مدعی اند نیروی درون نظام هستند، حاصلی جز خالی کردن دل مردم و ارائه تصویری منفعل از نظام نیست که دیگر اختیاری برای تصمیم گیری ندارد و در تله جنگ افتاده است؟
البته از انتفاعات اقتصادی این قوم نیز نباید غافل ماند. آنها در دل این نگرانی های جنگ محور است که دلالی ارز و کاسبی تحریم می کنند و اگر صلح و ثبات برقرار باشد، رانتخواران را یارای رقابت با تاجران و کارآفرینان واقعی نخواهد بود.
اما هدف غایی دستیاران اسراییل در داخل ایران، کشاندن کشور به ورطه یک جنگ خانمانسوز است. آنها می دانند که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل رخ دهد، حد نزاع منحصر بین دو کشور نخواهد ماند و آمریکا و متحدانش نیز در حمایت از اسراییل وارد جنگ علیه ایران خواهند شد.
نقشه تل آویو این است که اتفاقی که در جنگ اول خلیج فارس و در جریان اشغال کویت توسط عراق رخ داد و ائتلاف کشورهای غربی به فرماندهی آمریکا به عراق حمله کردند، درباره ایران نیز رخ دهد.
فراموش نمی کنیم که آن زمان هم عده ای در داخل می گفتند که باید برای کمک به کشور اسلامی عراق که با آمریکا و غرب درافتاده، وارد جنگ شویم که نیکبختانه با درایت مقامات ارشد نظام و شخص رهبری، ایران از مداخله در این معرکه ویرانگر اجتناب کرد و کشور نجات یافت.
کسانی که از لزوم تعجیل در اجرای وعده صادق ۳ دم می زنند، به این موضوع ساده نمی پردازند که بعد از این عملیات اسراییل پاسخ می دهد و نوبت به وعده صادق ۴ می رسد و ۵ و ۶ و ۷ و الی آخر!
آدم عاقل، وقتی راهی شروع می کند، به انتهایش نیز فکر می کند و لابد اگر در سلسله مراتب فرماندهی به این جمع بندی نرسیده اند که الان وقت عملیات است، دلیل موجه و معقولی دارد و الا شلیک چند موشک، بدون توجه به پیامدهای یک روز و یک ماه و یک سال بعد، کاری چنان سهل است که از عهده همان تجمع کنندگان جوان پرشور و کم شعور نیز برمی آید.
بله ؛ اگر روزی نیاز باشد جنگ هم می کنیم و وعده های صادق هم رخ می دهند ولی هل دادن کشور به سمت جنگی شتابزده، تنها از عناصر ضدایرانی و ضدنظام و ضد مردم بر می آید.
در اینجا بی مناسبت نیست بخشی از گفت و گوی دبیر شورای عالی امنیت ملی با سایت دفتر مقام معظم رهبری را که در همین موضوع بیان شده، مرور کنیم:
“برخی هم با نیت مخرب و بعضی هم با اهداف خاص سؤالاتی مطرح میکنند که مثلاً وعدهی صادق سه چه شد، الان میزنی یا فردا میزنی! خب مسئله روشن است؛ این موضوع، منطق نظامی دارد؛ هر وقت که لازم و مناسب باشد میزنیم، هر وقت که دشمن بیشتر دردش بیاید میزنیم، هر وقت که به منافع ملّی ما کمک کند میزنیم. با احساسات که نمیشود و نباید عملیّات کرد. در فاصلهی بین وعدهی صادق یک و دو، ضعفهای ضربهی اوّلمان تجزیه و تحلیل شد؛ یک تجزیه و تحلیلی هم از ظرفیّتهای دشمن شد که در نتیجه، دفعهی دوّم بهتر شد. اینها تابع عقل و تدبیر و منطق و همان واقعبینیای است که به آن اشاره شد.
یکی از بازیهای جنگ روانی دشمن این است که فشار بگذارند: «آقا اگر نمیزنید، حتماً ترسیدهاید»! بعد، عدّهای از خود ما شروع کنند بزرگان ما در داخل کشور را ــ کسانی را که دیروز در میدان شهادت بودند، امروز هم هر روز در معرض شهادت هستند و پشتسرهم دارند شهید میشوند ــ متّهم کنند به اینکه ترسو هستند!
این مطالبهگری نیست؛ این افتادن ناخواسته در بازی عملیّات روانی دشمن است، زیرا نتیجهاش تحقّق همان خواستهی دشمن، یعنی القاء ضعف و ترس است.”
به راستی وقت برچیدن عمله اسرائیل در داخل نرسیده است؟ و تا کی مسوولان می خواهند با این خوش باوری که “نیت این ها خیر است ولی نمی فهمند” ، عملا جاده صاف کن شان باشند؟
به صراحت می گوییم که اتفاقا این ها خیلی هم خوب می فهمند که دارند چه می کنند و البته نیت شان خیر است اما برای اسرائیل.