در مورد پدیده بازدارندگی، یک فضای ذهنی و یک فضای عملیاتی و میدانی وجود دارد. از این رو، اینطور به نظر میرسد که صهیونیستها از طریق عملیات تروریستی اخیر خود در ایران به نوعی سعی داشتهاند تا فضای ذهنی در محیط منطقهای و بینالمللی را در مورد توان و قدرت ایران تا جای ممکن مخدوش کنند. در حقیقت، آنها سعی داشتهاند این مساله را مورد اشاره قرار دهند که میتوانند به این کشور ضربه بزنند. موضوعی که خود میتواند جنسی از بازدارندگی را به نفع صهیونیستها (به زعم خودشان) ایجاد کند. معادلهای که البته چندان واقع بینانه نیست.
به گزارش همبستگی انلاین، تنها اندکی پس از اقدام تروریستی اخیر رژیم اشغالگر قدس در به شهادت رساندن «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در تهران، ناظران و تحلیلگران و جریانهای سیاسی و رسانهای مختلف در سطح منطقه و ورای آن، دیدگاههای مختلفی را در مورد ماهیت این رویداد، عقبه آن و البته چشم اندازهای آتی مرتبط با این حرکت تروریستی مطرح میکنند.
در این راستا، با توجه به فضای ملتهب در سطح منطقه، بسیاری بر این باورند که غرب آسیا عملا در وضعیت کنونی شرایط قبل از طوفان را تجربه میکند و هر لحظه باید انتظار شوکهای بزرگی را داشت.
از این رو، ایلنا در گفتگو با «وفا العدینی» نویسنده و تحلیلگر فلسطینی حوزه روابط بین الملل، به واکاوی چند علامت سوال مهم با محوریت تحولات جاری منطقهای پس از ترور شهید هینه در تهران پرداخته است.
مشروح گفتگو با وفا العدینی را در ادامه میخوانید.
یکی از نکاتی که در مورد ترور اسماعیل هنیه در تهران مطرح میشود این است که صهیونیستها از این طریق سعی داشتهاند تا معادلات بازدارندگی تازهای را در سطح منطقه ایجاد کنند. معادلاتی که پس از عملیات وعده صادق ایران تا حد زیادی تغییر کرده بودند. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟
هیچ بعید نیست که رژیم اسرائیل به این مساله توجه داشته باشد. باید این نکته را در ذهن داشته باشیم که پدیده بازدارندگی در دو سطح ذهنی و عملیاتی، ماهیت عینی و حقیقی به خود میگیرد. زمانی در مورد قدرت و یا ضعف شما یک نگرش ذهنی وجود دارد و زمانی نیز شما با کنشهای میدانی و عملیاتی خود پیامهای روشنی را به دیگران میدهید.
از این رو، در مورد بازدارندگی یک فضای ذهنی و یک فضای عملیاتی و میدانی وجود دارد. در این چهارچوب، اینطور به نظر میرسد که صهیونیستها از طریق عملیات تروریستی اخیر خود در ایران به نوعی سعی داشتهاند تا فضای ذهنی در محیط منطقهای و بین المللی را در مورد توان و قدرت ایران تا جای ممکن مخدوش کنند. در حقیقت، آنها سعی داشتهاند این مساله را مورد اشاره قرار دهند که میتوانند به این کشور ضربه بزنند. موضوعی که خود میتواند جنسی از بازدارندگی را به نفع صهیونیستها (البته به زعم خودشان) ایجاد کند.
با این حال، این تمام واقعیت نیست زیرا ایران و محور مقاومت در منطقه نیز توانمندیهای زیادی دارند که هنوز علیه صهیونیستها رو نکردهاند. از این منظر، با توجه به واکنشهای ایران و محور مقاومت به جنایات اخیر صهیونیستها، کاملا محتمل است که وضعیت معادله بازدارندگی ایجاد شده در منطقه پس از عملیات وعده صادق ایران برای صهیونیستها بدتر هم شود. در حقیقت من مایلم به این نکته اشاره کنم که تصورات صهیونیستها لزوما بر گزارههای درستی استوار نیستند.
یکی از نکات قابل تامل در بحبوحه طرح گمانه زنیهای مختلف در مورد واکنش ایران و محور مقاومت به جنایات اخیر صهیونیستها این بوده که شاهد بودهایم موجی از وحشت در اراضی اشغالی به راه افتاده و حتی گزارشهایی دال بر خرید گسترده آب و غذا توسط صهیونیستها در اراضی اشغالی منتشر شده است. تحلیل شما از این موضوع چیست؟
اراضی اشغالی از هرگونه عمق راهبردی عاری است. از این رو، اینکه میبینیم وحشت گستردهای بر این اراضی حاکم شده کاملا طبیعی است. اکنون طیفهای قابل توجهی از ساکنان فلسطین اشغالی این باور را دارند که نخست وزیر صهیونیستها تا حد زیادی رژیم اشغالگر قدس را فدای اهداف و منافع شخصی خود کرده است. موضوعی که سبب شده تا ساکنان فلسطین اشغالی با نوعی بیاعتمادی نسبت به رژیم متبوعشان رو به رو باشند.
جالب است که به تازگی بر طبق اخبار منتشره در اراضی اشغالی، روند خروج صهیونیستها از فرودگاه بن گورین به خارج از فلسطین اشغالی نیز به نحو قابل توجهی افزایش یافته است. مسائلی از این دست همه و همه این واقعیت را مورد اشاره قرار میدهند که رژیم اشغالگر قدس در درون اراضی اشغالی نیز با یک وضعیت بحرانی جدی رو به رو است. البته که در طی ماههای اخیر نیز این موضوع به عینه قابل مشاهده بوده است.
دلیل آن هم روشن است زیرا ساکنان فلسطین اشغالی هر روز با یک بحران جدید امنیتی و اقتصادی و اجتماعی رو به رو میشوند و اساسا ماندن در اراضی اشغالی را رویدادی توام با خطر و تهدید علیه خود میدانند.
تا چه حد گزاره جنگ فراگیر منطقهای را محتمل میدانید؟
باید بدانیم که این گزاره در صورت تحقق، محصول تحریکات صهیونیستها و متحدان غربی آنها خواهد بود. حداقل محور مقاومت در منطقه که نشان داده برای مقابله با این سناریو از آمادگی جدی برخوردار است. اساسا صهیونیستها و قدرتهای غربی در وضعیتی نیستند که اصول مطلوب خود را در قالب جنگ و درگیری به بازیگران مخلف منطقهای تحمیل کنند. آنها به خوبی به این موضعِ خود واقف هستند.
از این رو، نباید تصور شود که صهیونیستها و غربیها با مطرح کردن گزاره جنگ فراگیر منطقهای میتوانند ایران و دیگر ملتهای منطقه را تهدید کنند. خودِ آنها نیز در صورت اوج گیری یک جنگ منطقهای با بحرانهای جدی و گستردهای رو به رو خواهند شد. با این حال، حتی در صورت تحقق این سناریو، اینکه تصور شود در برابر تحرکات مخرب و تروریستی رژیم اشغالگر قدس و یا متحدان آن باید سکوت کرد تا جنگی نشود، چندان منطقی نیست. در معادلات بازدارندگی و مسائل مرتبط با آن، پاسخ ندادن خود میتواند تحریک کننده جنگ باشد و برعکسش میتواند از وقوع جنگ جلوگیری کند.
چنین جنگی در صورت تحقق چه تصویری خواهد داشت؟
به نظر میرسد که یک چنین جنگی در صورت تحقق چالشهای جدی و عدیدهای را هم برای اسرائیل و هم جهان غرب ایجاد خواهد کرد. آنها در طی سالهای اخیر عقب نشینیهای قابل توجهی را در سطح منطقه خاورمیانه انجام دادهاند. عقبنشینیهایی که همه و همه مولود ضعفهای آنها و زوال قدرت بین المللیشان بودهاند.
در عین حال، محور مقاومت در منطقه، بسیاری از مزیتهای میدانی و عملیاتی خود در نبرد با صهیونیستها را به نمایش نگذاشته است. از این رو، به نظر میرسد که محور مقاومت میتواند با اتکا به نادانستههای صهیونیستها و غربیها در مورد خود، چالشهای جدی را برای آنها ایجاد کند و حتی آنها را در شوک فرو ببرد. باید توجه داشته باشیم که محور مقاومت در خانه و جغرافیای خود میجنگد اما جنگ برای آنهایی که بخشی از منطقه را اشغال کردهاند و یا منطقه غرب آسیا در حوزه جغرافیایی آنها نیست، چیزی شبیه به یک کابوس دردناک و خطرناک است.
انتهای پیام/