ائتلاف اصلاحطلبان با اعتدالیون در انتخابات ریاستجمهوری سالهای 92 و 96 و همچنین انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال94 که به شکست سنگین اصولگرایان و بازگشت اصلاحطلبان به عرصه سیاسی کشور منجر شد، سبب شد اصولگرایان و بهویژه برخی جریانات اقتدارگرا از هر فرصتی برای ایجاد شکاف میان مردم و دولت و تخریب جبهه اصلاحات استفاده کنند و خیلی زودتر از ادوار گذشته به استقبال انتخابات مجلس در سال98 و ریاستجمهوری 1400 بروند.
در این میان خروج یکجانبه ایالات متحده از برجام و اعمال تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان و همچنین مشکلات شدید اقتصادی ماههای اخیر که علاوه بر تأثیر بازگشت تحریمها، دلایلی همچون ضعف تیم اقتصادی دولت و سنگاندازی مخالفان نیز چاشنی آن شدند، مستمسکی شد تا مخالفان دولت بهجای همراهی در جهت کاهش مشکلات، عزم خود را برای تخریب رابطه مردم و دولت و هجمه به حامیان روحانی جزم کنند. عجیب آنکه بسیاری از دلواپسانی که برجام را ترکمنچای دوم معرفی و بر سر امضای نهایی آن مرثیهسرایی میکردند و حاصل آن را هیچ میدانستند، با امضای ترامپ مبنی بر خروج آمریکا از توافق هستهای، فانوس در دست گرفته و دستاوردهای آن را از دولت طلب میکنند و مشکلات کنونی را دستاویزی برای تخریب دولت و اصلاحطلبان قرار دادهاند و در شرایطی که نهتنها دولت بلکه کلیت نظام در مقابل خودکامگیهای آمریکا صفآرایی کرده و سعی در مدیریت بحران کنونی دارد، بیاعتنا به منافع ملی بر طبل اختلاف میکوبند و با بهرهمندی از تریبونهای عمومی و برخی رسانههایی که از مصونیت آهنین برخوردارند به تامین منافع جناحی و زمینهسازی برای انتخابات آینده مشغول شدهاند.
دومین راهبرد انحصارطلبانی که این روزها پرچم ناکارآمدی دولت و هجمه به اصلاحات را در دست گرفتهاند، ایجاد یأس و ناامیدی در میان مردم نسبت به حل مشکلات و گذر با هزینه کم از بحران کنونی توسط مجموعه نظام است که میتواند به ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت منجر شود و پیامد آن حضور کمرنگ اقشار مختلف در پای صندوقهای رأی در سال آینده و در انتخابات مجلس شورای اسلامی خواهد بود.
این همان آرزویی است که جناحی که از اقبال کمتری در جامعه برخوردار است در سر میپروراند و در مسیر تحقق آن هیچ ابایی از زیر پا نهادن اخلاق و بیتوجهی به نصایح دلسوزان کشور در افزایش همبستگی ملی و تقویت انسجام داخلی ندارد.
نکته تأسفآور آنکه در زمانهای که اصولگرایان معتدل با درک شرایط کشور به حمایت از دولت میپردازند و حتی برخی از آنان به بازگشت رئیس دولت اصلاحات به عرصه سیاسی در جهت مصالح نظام و کاهش اختلافات چراغ سبز نشان میدهند، یکی از احزاب اصولگرا و از حامیان اصلی دولتهای نهم و دهم به نقشآفرینی در جهت تخریب دولت و هجمههای شدید به اصلاحطلبان روی آورده و سعی وافری در جریانسازی علیه دولت ایفا میکند و زمینهسازی برای ورود زودهنگام به عرصه انتخابات با رویکرد تخریب رقیب را کلید زده است.
این رویکرد برخی اصولگرایان که برخلاف منافع ملی طراحی شده است تأییدکننده راهبرد درست اصلاحطلبان در حمایت از دولت روحانی با وجود نقد نسبت به برخی عملکردها و همچنین پذیرش مقبولیت تفکر اصلاحطلبی در جامعه و در نهایت باور این نکته است که با وجود مشکلات شدیدی که عموم مردم با آن درگیر هستند، تصمیمی مبنی بر بازگشت به گذشته و روی آوردن به طیفی که کارنامه ضعیفی را در مدیریت کشور از خود بهجای گذاشتهاند در میان آحاد مردم دیده نمیشود. همین عوامل و هراس از شکستی دیگر، برخی را وادار به رفتارهایی برخلاف منافع ملی نموده تا به اختلافات دامن بزنند و فضای کشور را ملتهب کرده و در شرایط دوقطبی قرار دهند تا بهزعم خود از روند رو به رشد حضور اصلاحطلبان در عرصه قدرت جلوگیری کنند.