استعفای دکتر محمد جواد ظریف و موجی از حمایت های مردمی و درخواست های چهره های سیاسی برای بازگشت وی به وزارت خارجه و نهایتا عدم پذیرش استعفای ایشان توسط رئیس جمهور، بیش از آنکه حمایت از یک شخصیت سیاسی محبوب باشد، حمایت از گفتمانی است که وزیر امور خارجه با عملکرد مثبت خود آن را هدایت می کند.
انتخاب حسن روحانی در سال 92 توسط مردم در حالی که وی بر شعار تعامل سازنده با جهان تاکید داشت، نشان داد که جامعه ایرانی پشت کردن به جامعه جهانی و دیوار کشیدن اطراف کشور را برنمی تابد و تفکری را که سبب تصویب سریالی قطعنامه های شورای امنیت بر علیه کشور شده بود را طرد کرده و مسیر جدیدی را برای آینده خود در نظر گرفته است.
حضور محمد جواد ظریف با کوله باری از تجربه و تخصص در راس دستگاه دیپلماسی کشور و سپردن پرونده هسته ای به وزارت خارجه و حمایت و همراهی ارکان نظام با وی و تیم همراه در مذاکرات ماراتن گونه هسته ای و نهایتا به نتیجه رسیدن برجام سبب شد تا ظریف به عنوان چهره ای کاریزماتیک که چه با لبخند در میان قدرت های بزرگ جهانی و چه بر روی ویلچر در اوج مذاکرات و چه زمانی که با حرارت توام با عصبانیت در مجلس در مواجهه با تخریب ها و توهینهای دلواپسان وطنی از عملکرد خود دفاع می کرد، به عنوان نماد گفتمانی تبدیل شود که تعامل سازنده و گفتگوی عزتمندانه را موثرترین راه برای افزایش اعتبار و اقتدار ایران دانسته و برای کم کردن از هزینه هایی که از سوی دشمنان بین المللی و منطقه ای طراحی می شود، مسیرهایی که با تعامل میسر می شود را مدنظر دارد نه صرفا تخاصم و رفتارهایی که به مواجهه های هزینه زا منجر می شود.
هر چند که تحقق کامل ثمرات برجام با خروج یکجانبه آمریکا، ضعف مفرط اروپاییان در مواجهه با این تصمیم ترامپ و سنگ اندازی های بی پایان مخالفان داخلی میسر نشد ولی این امر و حتی مشکلات شدید اقتصادی که در یک سال گذشته معیشت مردم را به مخاطره انداخته است، نتوانست توده مردم و اکثر مسئولین را به بازگشت از مسیری که در بیش از 5 سال گذشته برای تعامل با جهان انتخاب کرده بودند باز دارد، نگرشی که شاید کمتر کسی تصور می کرد که با توجه به شرایط کنونی و هجمه های رسانه ای، بار دیگر مورد اقبال عمومی قرار گیرد.
مخالفتهای صورت گرفته با استعفای دکتر ظریف در چند روز گذشته بیان این واقعیت بود که جامعه ایرانی از بازگشت به قبل و کنار گذاشته شدن گفتمان تعامل عزتمندانه با جهان به شدت نگران است و حاضر نیست علیرغم مشکلاتی که بسیاری از آنها را به دلیل ناکارآمدی های مسئولین و به ویژه بخش اجرایی کشور می داند، از مسیر پیموده شده دست کشیده و راه را برای تندروهای داخلی و خارجی که مترصد بازگشت به قبل هستند باز بگذارد تا بار دیگر نظاره گر تشکیل ائتلاف های جهانی علیه کشورمان بوده و قطعنامه هایی پی در پی را بر ضد کشورمان در مجامع بین المللی شاهد باشیم.
مخالفت با استعفای ظریف که در سطوح مختلف حاکمیتی نیز صورت گرفت علاوه بر نشان دادن وزن پایین و غیرقابل توجه برخی تندروها و رسانه های وابسته به آنان در میان عموم مردم و اکثر جناح ها و چهره های سیاسی، بیانگر نوعی بلوغ سیاسی است که تاکید دارد که جامعه به درستی میان عملکرد بخش های مختلف دولت تفکیک هوشمندانه ای قائل است و اجازه نمی دهد تا برخی با سوءاستفاده از مشکلات اقتصادی و برخی ضعف های غیرقابل انکار در تصمیم سازی و اجرا، عملکرد همه دولتمردان را زیر سوال ببرند و به خیال خام خود دولت و حامیان آن را به سیبل انتقادات غیرمنصفانه و مخرب خود تبدیل کنند و از این طریق، راه را برای بازگشت خود به قدرت فراهم سازند.
بی شک این حمایت قاطع از دستگاه دیپلماسی و درخواست تداوم گفتمان تعامل سازنده با جهان، انتظارات عمومی از دولت و شخص وزیر امور خارجه را به جهت تداوم مسیر تنشزدایی در سطح منطقه و جهان افزایش می دهد چرا که ارتباطات بین المللی ایران با سایر کشورها علیرغم تهدیدات آمریکا به سطح مطلوب دولت و مردم نرسیده و این امر تلاش و توجه دوچندانی را می طلبد که با پشتوانه مردمی و حمایت مقامات عالی کشور که در چند روز گذشته صورت گرفت، زمینه اقدامات جدی تر و تصمیمات مهم تر فراهم شده است.»