بعد از یک دهه تلاش و نادیده گرفته شدن تلاش دوران بازیگریام امروز خسته تر از آن هستم که در جمعی حضور یابم که تیزی قلمهایشان همیشه زخمیام کرده!
همبستگی ؛ نهال موسوی – الناز شاکردوست این روزها با فیلم “شبی که ماه کامل شد” ساخته نرگس آبیار بر وروی پرده سینماست. فیلمی درباره موضوعی ملتهب از خانواده عبدالمالک ریگی، یعنی داستان عبدالحمید ریگی (برادر عبدالمالک) و فائزه منصوری (همسرش).
شاکردوست نقش فائزه منصوری را بازی کرده است، زنی عاشق و تنها قرار گرفته در موقعیتی عجیب و دردناک. فارغ از کیفیت فیلم شبی که ماه کامل شد و نقدهایی که میتوان بر آن نوشت موضوع این نوشتار خود الناز شاکردوست است و روندی که در بازیگری طی کرد.
الناز شاکردوست در سال ۱۳۸۳ با بازی در فیلم «مجردها» اصغر هاشمی پا به عرصه سینما گذاشت و در همان سال با نقش آفرینی در فیلم «گل یخ» به کارگردانی کیومرث پوراحمد شناخته شد، و ظرف کمتر از یک سال در ۴ فیلم سینمایی بازی کرد.
الناز شاکردوست
در سال 1384 سه فیلم بازی کرد و در سال 1385 هم در 4 فیلم سینمایی دیگر حضور داشت که در «اتوبوس شب» کیومرث پوراحمد بسیار به چشم آمد. اما اتفاق عجیب سال 1387 رخ داد که شاکردوست بازیگر 8 فیلم بود و در سال 1388 هم 6 فیلم دیگر به کارنامهاش اضافه شد.
در این مقطع زمانی او بیشترین تعداد حضور را در میان بازیگران زن سینمای ایران در فیلمهای مختلف داشت، ولی علی رغم این این کمیت زیاد فیلمها هیچگاه منتقدین و کارشناسان او را به عنوان یک بازیگر جدی در سینمای ایران تلقی نکردند و بیشتر وی را در زمره بازیگرانی قرار میدادند که فقط به دلیل زیبایی چهره برای فیلمهای تجاری انتخاب میشود.
اگرچه این بازیگر خود به سمت گزیده کاری روی آورد و در سالهای 89 و 90 و 91 فقط هر سال یک فیلم بازی کرد اما در عرصه نمایش خانگی با سریالهای «رالی ایرانی» و «قلب یخی» حضور داشت.
در سال 1391 در فیلم «رسوایی» مسعود دهنمکی نقش اصلی دختری را بازی کرد که به دلیل فقر خانواده و فشار اقتصادی در راهی غیر متعارف وارد میشود و … بعد از نمایش فیلم در جشنواره فجر و نقدهایی که بر او ونقش آفرینی در این فیلم نوشته شد، شاکردوست از حضور در جلسه نشست پرسش و پاسخ سینمای رسانه امتناع کرده و نامهای به ده نمکی نوشت که در همان جلسه خوانده شد، در بخشی از نامه اشاره شده بود:
«دلیل عدم حضور امروز این است که بعد از یک دهه تلاش و نادیده گرفته شدن تلاش دوران بازیگریام امروز خسته تر از آن هستم که در جمعی حضور یابم که تیزی قلمهایشان همیشه زخمیام کرده ؛ عذر مرا بپذیرید.»
الناز شاکردوست مزدش را گرفت
اتفاقا این نامه و عدم حضور او در آن جلسه باعث شد سیل انتقادات و خرده گیری بر عملکرد شاکردوست افزایش یابد و به نوعی فاصله و اختلاف او با اهالی رسانه و منتقدین سینمایی بیش از پیش شد.
بعد از فیلم رسوایی و تا نیمه دهه نود، شاکردوست با رفتن به دورههای بازیگری در خارج از کشور و انتخابهای منطقیتر سعی در بهبود چهره خود در سینما داشت، به همین دلیل سال 1394 در هیچ فیلمی بازی نکرد و سال 95 و 96 هم هر سال فقط در یک فیلم حضور داشت، آنهم با نقشهایی متفاوت و با کارگردانانی چون فریدون جیرانی (خفگی) و فرزاد مؤتمن (سراسر شب).
اواخر سال 96 شاکردوست در جریان فیلمبرداری فیلم “دو طبقه روی پیلوت” دچار حادثه شد و از ناحیه کمر آسیب دید به گونهای که امکان ادامه بازی در این فیلم را نداشت و از طرفی دیگر گروه فیلمسازی هم بدون او به کارشان ادامه دادند و بازیگری دیگر جایگزین شد.
این اتفاق برای شاکردوست آزار دهنده بود و بیشتر از لحاظ روحی و روانی او را ناراحت کرد که چند بار هم اعتراضش را در صفحه اینستاگرامش بیان داشت، اما دست بر قضا انگار قرار بود در آن فیلم بازی نکند تا با نرگس آبیار تجربه ای جدید را از سر بگذراند.
بازی در 2 فیلم موتمن و جیرانی و علی الخصوص نقدهای مثبتی که خفگی به همراه داشت او را به اعتماد به نفسی رساند که در سال 97 نقشی چون فائزه منصوری (شبی که ماه کامل شد) را بپذیرد و شاهد ایفای نقشی متفاوت و شگفت انگیز از او باشیم که اتفاقا هم اعتباری در کارنامه هنری خود اوست و هم سیمرغ جشنواره فجر و تحسین و توجه منتقدین و کارشناسان را برایش به ارمغان آورد.
الناز شاکردوست
شاکردوست امسال هم در فیلم «من میترسم» بهنام بهزادی بازی کرده است که با توجه به کارنامه بهزادی از همین الان میتوان انتظار نقشی جدید، جدی و متفاوت را داشت.
شاید این شعر دوران تحصیل، بسیار کلیشهای و تکراری باشد اما برای الناز شاکردوست تطابقی صریح دارد:
نابرده رنج گنج میسر نمیشود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد