حزب همبستگی اسلامی ایران

بازگشت آمریکا و اعراب به یک تجربه شکست خورده

نشست وزرای کشورهایی که قرار است ماه آینده میلادی (فوریه) در ورشو پایتخت لهستان برگزار شود، کلکسیون نامتجانسی از کشورها خواهد بود که بعید به نظر می رسد همنشینی آنها خواسته دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در مورد ایران را برآورده کند.

برنامه ترامپ از آن جهت یک ماموریت غیرممکن به شمار می آید که جهان عرب همواره یک مجموعه ناهمگون بوده و با مفهوم اتحاد بیگانه است. از سوی دیگر، کشورهای غیرعربی خصوصا لهستان آمریکا را همچون گذشته یک نیروی یکه تاز قلمداد نمی کنند بلکه قصد دارند در جریان روندی که به افول آمریکا از جایگاه ابرقدرتی معروف شده، سهمی از ماترک ایالات متحده ببرند.

مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا هفته گذشته با سخنرانی در دانشگاه آمریکایی قاهره ماکت ائتلاف مورد نظر واشنگتن را به اعراب داد. او روز جمعه به شبکه فاکس نیوز گفت لهستان برای برگزاری نشستی در مورد مسائل مختلف از جمله ایران آماده می شود. طرح اولیه اقدامات ضدایرانی با خروج ترامپ از برجام کشیده شد و اروپایی ها در ماه های اخیر فصل دیگری به آن افزودند.

 

**چرا لهستان؟

در حالی که تجربه تاریخی مبارزه با استعمار و مقاومت کشورهایی مانند ایران و یا شکست آمریکا در ویتنام ثابت کرده که می توان در مقابل قدرت های جهانی ایستادگی کرد بخش غیر قابل توجهی از اروپا هنوز به چنین باوری نرسیده و سناریوهای واشنگتن را مو به مو اجرا می کند.

دیپلماتهایی مانند فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بارها با اشاره به کارشکنی های آمریکا و با تاکید بر لزوم ادامه همکاری اقتصادی و بازرگانی با ایران گفته اند: «ما اروپایی ها نمی توانیم به یک قدرت خارجی – حتی نزدیکترین دوست و متحد خود – اجازه دهیم که در مورد تجارت مشروع ما با یک کشور دیگر تصمیم گیری کند.» اما هلند، فرانسه و دانمارک با پرونده سازی علیه ایران نشان دادند که نمی خواهند یا نمی توانند خارج از مدار آمریکا قادر به حیات سیاسی در سطح جهانی ادامه دهند و بقا را در وابستگی به واشنگتن می دانند.

لهستان نیز در این زمینه به رقابت با همسایگان اروپایی خود روی آورده و میزبان نشستی شده که ایران ستیزی جزو رئوس دستور کار آن است. ورشو در ماه های اخیر تلاش زیادی کرده بود تا به آمریکا نشان دهد که در بلوک کاغذی واشنگتن قرار دارد. «یاجک چاپوتوویچ» وزیرامور خارجه لهستان اوایل خرداد سال جاری در رابطه با توافق هسته ای گفته بود: در شرایطی که اتحادیه اروپا در مورد نحوه مقابله با تحریم های آمریکا علیه ایران تصمیم گیری می کند، این بلوک باید به دغدغه های امنیتی واشنگتن در ارتباط با خروج از برجام بیشتر اعتنا کند.

او بیش از سه ماه بعد خواستار همراهی بیشتر اتحادیه اروپا با تحریم های ضد ایرانی آمریکا شد. در واقع وی از اتحادیه اروپا خواست به توافقی بی اعتنایی کنند که خود آنها بیشترین اصرار را به امضای آن داشتند. از همین رو، گفت: ما نمی خواهیم که اتحادیه اروپا علیه سیاست های آمریکا باشد.

ذهنیت ورشو درباره تحولات جهانی همچنان متاثر از فضای جنگ سرد است و به بلوک بندی های آن دوره باور دارد. میزبانی لهستان از نشست ماه فوریه نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است. این کشور خود را در حدفاصل مسکو و واشنگتن می داند و مایل است دژی در مقابل روس ها باشد.

ورشو تلاش می کند آمریکا را به ایجاد یک پایگاه دائمی نظامی در لهستان به منظور مقابله با نفوذ روسیه ترغیب کند. بنابراین، برگزاری نشست فوریه اقدامی برای اثبات صمیمیت لهستان با آمریکا و کشاندن نیروهای نظامی بیشتر ایالات متحده به این کشور اروپای مرکزی است.

طرح لهستان همچنین رقابت با آلمان برای میزبانی از نظامیان آمریکایی به شمار می آید. آمریکا که به دلیل جنگ های مختلف سال های اخیر و بحران اقتصادی 2008 فشار مالی زیادی را تحمل کرده و از جایگاه ابرقدرتی دورتر می شود، از گران بودن هزینه استقرار نیرو در آلمان گلایه کرده است. ورشو قصد دارد با ایجاد تسهیلات ارزان آمریکایی های یونیفورم پوش را میزبانی کند.

 

**اتحاد کاغذی

به خاورمیانه بازگردیم به جایی که سلاطین عرب منتظر هستند تا آمریکا نقش جدید آنها را اعلام کند. پمپئو به گفته خود با هدف ایجاد ائتلاف علیه ایران به خاورمیانه آمده است. اما کیست که نداند ایجاد همگرایی میان کشورهای عربی از حد یک ایده فراتر نمی رود.

«ناتوی عربی» پروژه ای است که تنها روی کاغذ وجود دارد و تلاش ها برای عملیاتی کردن آن به شکست خورده است. آمریکا سعی کرده این پروژه را بر مبنای دوگانه عرب و غیرعرب یا دوگانه شیعه و سنی به اجرا در آورد. اما قطر و عمان به این خواسته تن نداده اند و کویت نیز از جمله کشورهایی است که می کوشد بی طرف بماند.

مجموعه دیگری از سلاطین عرب تحت نفوذ عربستان به عنوان «برادر بزرگتر» عمل می کنند. ولی این کشور به دلیل قدرت گرفتن ولیعهدی جوان (محمد بن سلمان) کارکردی جز اتخاذ تصمیم های اشتباه و پرهزینه ای نداشته است، به گونه ای عملکرد وی همواره با مخالفت های جهانی روبرو شده است.

سعودی ها با این توجیه که به دنبال مقابله با گسترش نفوذ ایران در منطقه هستند، با کمک به تروریست های سوری قتل عام در یمن را شروع کردند، نخست وزیر لبنان را گروگان گرفتند، برادر عرب خود قطر را در حصر قرار دادند، برای خروج ترامپ از برجام هورا کشیدند و جمال خاشقچی منتقد خود را در روز روشن سلاخی کردند. مواضع متفاوت کشورهای عربی در مقابل این تحولات نشان می دهد که ایجاد یکپارچگی تحت لوای عربستان هرگز محقق نخواهد شد.

آمریکا خود نیز به این واقعیت واقف است و موفقیت در طرح مقابله با نفوذ ایران را امری دشوار می داند. شاهد مثال آنکه مایک پمپئو وزیرخارجه آمریکا روز گذشته در مصاحبه ای با تارنمای «واشنگتن فری بیکن» ادعای واشنگتن مبنی بر تلاش برای خارج کردن «همه نیروهای ایرانی از سوریه» را یک «هدف بلندپروازانه» خواند.

«برایان هوک» مسئول «گروه اقدام ایران» در وزارت خارجه آمریکا نیز در اظهارنظری آشکار کرد که کشورش در سمت تاریک و مبهم ماجرا قرار دارد. او از عاملیت عربستان و امارات در مشکلات منطقه از جمله کشتار یمنی ها چشمپوشی کرده و گفت که آنها «باید از خود دفاع کنند.»

این گفته ها حاکی از ائتلاف آمریکا با دیکتاتورها و قانون شکنان عرب در خاورمیانه است. به رغم عیان بودن این اتحاد مساله ساز، ترامپ برای ایجاد ائتلاف عجله دارد و صرفا به دنبال انجام اقدام یا ائتلافی مصنوعی است تا بگوید که کاری انجام داده و در کاخ سفید بیکار ننشسته است. در واقع، آمریکا روی ژنرال ها و سلاطین غیرمنتخبی در جهان عرب شرط بندی کرده که سنخیتی با مردمان خود ندارند.

حکام عربی به امید حفظ بقای خود دست به دامن آمریکا مانده اند اما از جامعه خود جدا افتاده اند. نظرسنجی اخیر «زاگبی» حاکی است که آمریکا در بسیاری از کشورهای خاورمیانه محبوبیت و مقبولیت چندانی ندارد به طوریکه «محبوبیت ایالات متحده در عراق و مصر یک رقمی است.»

مصر همان جایی که پمپئو آن را برای آغاز راهبرد تنش زادی آمریکا در خاورمیانه انتخابات کرد، مردمش اقبالی به واشنگتن ندارد با این حال، ژنرال عبدالفتاح السیسی رئیس جمهوری مصر بر خلاف خواست مردم گام برداشته و آمریکایی شدن را به مصری ماندن ترجیح داده است.

مردمان عرب راهی را که برخی حکام در پیش گرفته اند، «ره به ناکجاآباد» می دانند و بر این باورند که مقابله با ایران نباید اولویت اعراب باشد. طبق نظرسنجی زاگبی، «پایان اشغال سرزمین های فلسطینی دغدغه شماره یک مردمان بسیاری از کشورها»ی منطقه است؛ موضوع مهمی که پمپئو در سخنرانی خود در قاهره به آن اشاره نکرد و سلاطین عربی نیز می خواهند آن را به فراموشی بسپارند.

این احتمال وجود دارد که نشست ورشو و هیاهو در مورد ائتلاف سازی آمریکا علیه ایران پوشش و یا ترفندی برای رونمایی از «معامله قرن» آمریکا و کنار گذاشتن مساله فلسطین با همدستی عربستان و امارات و دیگران باشد. دعوت آمریکا از بینامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای حضور در ورشو حقه ای است تا صهیونیست ها و دیکتاتورهای عربی را زیر یک سقف جمع کند و به خواسته های مردمان جهان عرب و اسلام پشت پا بزند.

اما همانطور که ترامپ با شکستن پیمان های جهانی و به طور کلی آمریکا با سلب حمایت از حسنی مبارک دیکتاتور پیشین مصر و جنگ افروزی های متعدد نشان داده است، وقتی اهداف واشنگتن محقق می شود متحدان خود را با دریایی از مشکلات تنها می گذارد تا درون آن غرق شوند. پروژه تازه آمریکا برای آشوب افکنی در خاورمیانه عاقبت خوشی برای حکام عرب ندارد و آنها را رویاروی مردمانشان قرار می دهد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *