به گزارش ایسنا، روز پنجم دسامبر برابر با ۱۴ آذر از سوی سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) به عنوان روز جهانی خاک نامگذاری و موضوع روز جهانی خاک در سال ۲۰۱۸ “توقف آلودگی خاک” (Stop Soil Pollution) انتخاب شده است تا شاید با افزایش آگاهی مردم و دولتها، از فعالیتهای سو که منجر به آلودگی خاک میشود، جلوگیری شود.
آلودگی خاک بر خلاف سایر آلودگیها نامرئی و در عین حال خطرناک است؛ چراکه آلودگی خاک یک تهدید پنهانی و خزنده در زیر پای ما است. آلودگی خاک از طریق کشاورزی ناپایدار، فعالیتهای صنعتی و معدنی و و زبالههای مناطق مسکونی ایجاد میشود.
براساس آمارها، درصد کمی از فاضلابهای صنعتی و خانگی در کشور تصفیه شده و بخش عمده فاضلابهای خانگی و صنعتی کشور بدون تصفیه و به صورت خام وارد محیط زیست میشود که این روند، آلودگی خاک و آبهای زیرزمینی را در پی دارد.
تا به امروز مناطقی چون استان اصفهان، جنوب تهران، عسلویه بوشهر، زمینهای اطراف مس سرچشمه، استان سیستان و بلوچستان و بخش عمدهای از خوزستان در شمار آلودهترین مناطق ایران گزارش شدهاند.
این در حالی است که خاک دارای پتانسیل بالایی برای فیلتر کردن و جذب آلایندهها، تخریب و کاهش اثرات منفی آلایندهها است و تاکنون یک سوم از خاک کره زمین بر اثر توسعه ناپایدار فعالیتهای انسانی نابود شده است.
بر اساس پیشبینیها تا سال۲۰۵۰ جمعیت جهان به ۹ میلیارد نفر افزایش مییابد که با توجه به افزایش آلودگیهای خاک، این منبع حیات بخش به عنوان یک تهدید جهانی تبدیل خواهد شد.
توجه ویژه به فرسایش خاک در یک روز جهانی
در طول ۵۰ سال اخیر بیشتر زمینهای زراعی کره زمین در اثر فرسایش از بین رفته و پیشبینی میشود که این فرسایش با شدت ۱۰ میلیون هکتار در سال ادامه داشته باشد. با در نظر گرفتن افزایش جمعیت ساکنان زمین و کاهش پتانسیل تولید غذا، چالش اصلی ساکنان زمین در سالهای آینده بحران غذا خواهد بود.
بعد از مشکل جمعیت، فرسایش خاک بزرگترین معضل زیست محیطی زیست کره است به گونهای که در کشور آمریکا که فرایندهای حفاظتی مناسبتر است شدت کاهش خاکهای زراعی ۱۰ برابر سریعتر از شدت جایگزینی است. این در حالی است که در چین و هند این مقدار ۳۰ تا ۴۰ برابر گزارش شده است.
آمارهای جهانی به ما میگوید در کل کره زمین هر سال ۷۵ بیلیون تن خاک زمینهای مطلوب کشاورزی در اثر فرسایش بادی و آبی از دسترس خارج میشوند و وسعت زیادی از زمینهای زراعی نیز متروکه میشوند.
مساحت ایران حدود ۱۶۵ میلیون هکتار است و از آنجایی که کشور در یک اقلیم خشک و نیمه خشک قرار دارد از این رو از لحاظ کیفی و کمی با محدودیتهای شدید منابع پایه خاک مواجه هستیم؛ به گونهای که اگر به حدود ۵۰ میلیون هکتار از اراضی کشور آب لازم اختصاص داده شود، قابلیت توسعه کشاورزی را دارند، ولی با توجه به محدودیت منابع آب در حال حاضر اراضی در چرخه تولید ایران بالغ بر ۱۸.۵ میلیون هکتار است.
علاوه بر آن میزان فرسایش خاک در کشور بالا است، که دلیل آن تغییرات اقلیم، شرایط بارندگی و عدم رعایت برخی اصول فنی است. این امر سبب شده که فرسایش خاک در ایران سالانه به حدود ۱۶ تن در هکتار برسد در حالی که در دنیا متوسط فرسایش خاک حدود ۶ تن در هکتار است.
این عدد نشان میدهد که میزان فرسایش خاک در ایران بالا است و ادامه این روند سبب تخلیه عناصر غذایی خاک خواهد شد و در نتیجه خاک زراعی دچار مشکل خواهد شد. این روند فرسایشی تنها منحصر به اراضی زراعی نیست بلکه در جنگلها، تپهها، مراتع، دامنهها و کوهها شاهد پدیده هستیم.
چند آمار قابل تامل
بررسیها نشان میدهد در کشور سالانه ۱۵۰۰ تن خاک در کیلومتر مربع فقط توسط فرسایش آب شسته میشود و سازمان خواربار جهانی (فائو) نیز میزان فرسایش خاک در ایران را ۴۰۰ هزار هکتار از اراضی حاصل خیز برآورد کرده است که دلیل آن چیزی جز تخریب اراضی جنگلی و قطع درختان نیست.
این وضعیت در حالی در کشور حاکم شده که فرسایش باعث از دست رفتن خاک و تضعیف آن و کاهش در تولید محصول و نفوذ نکردن آب به خاک میشود؛ به گونهای که به جای اینکه آب به داخل خاک نفوذ و تولید محصول کند به سیل تبدیل میشود.
برای ایجاد هر سانتیمتر خاک از سنگ مادر ۷۰۰ سال زمان زمان نیاز دارد. خاک بستر آب است و مانند یک مخزن برای آن عمل میکند و در صورتیکه به وضعیت خاک توجه نشود، مسائل آب کشور نیز دچار مشکل خواهد شد.
به این وضعیت نیز باید فرونشستهای گاه و بی گاه زمین را به دلیل تغییرات اقلیمی و شدت یافتن طوفانها اضافه کنیم. بر اساس اعلام مدیرکل هواشناسی سیستان و بلوچستان در ۷ ماه نخست سال جاری تعداد روزهای همراه با طوفان گردوخاک در زابل نسبت به سال قبل ۵۰۰ درصد افزایش یافته است؛ به گونهای که در این مدت فراوانی وزش بادهای با سرعت ۹۰ کیلومتر بر ساعت و بیش از آن نیز ۷۰۰ درصد رشد شده است. این امر فرسایش بیشتر منابع خاکی را به همراه دارد.
دکتر احمد قرائی، عضو هیات علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان در گفتوگو با با اشاره به ادامه خشکسالیها در کشور، گفت: این امر موجب افزایش پهنا، سرعت باد و هم زاویه کریدور باد در کشور شده است؛ به طوری که ه بیشترین حد سرعت باد رسیدهایم.
وی ادامه داد: زمانی که بر روی نقشه روند ریزگردها مورد بررسی قرار میگیرد، متوجه میشویم که بیشترین اثرات را افزایش پهنای کریدور باد در پاکستان دارد، به گونهای که حدود ۷۰۰ کیلومتر نفوذ ریزگرد در خاک کشور پاکستان داریم.
قرائی با اشاره به کانون این ریزگردها، خاطر نشان کرد: این ریزگردها از شهر هرات در افغانستان که بالادست “هامون صابوری” است، شروع میشود و این وزش به سمت هامون صابوری و جنوب سیستان ادامه دارد و با کانونهای برخواست ریزگرد سیستان یکپارچه میشود و بعد از آن به سمت خاک کشورهای افغانستان و پاکستان تغییر مسیر میدهد.
عضو هیات علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان با تاکید بر اینکه این ریزگرد در ایران تنها منطقه سیستان را تحت تاثیر قرار میدهد، اظهار کرد: این ریزگردها حدود ۵۰ درصد از کشور پاکستان را تحت تاثیر قرار میدهد. این امر میتواند به دیپلماسی بینالمللی کمک کند تا ایران و پاکستان برای سیاستگذاری جامع در حوضه آبریز بینالمللی هیرمند وارد مذاکره شوند تا کشور افغانستان را مجاب کنند تا آب این حوضه هر چند که سالهای کم بارش را در پیش رو داریم، مدیریت شود.
قرایی، ادامه داد: پدیده جا به جاییها و فرسایش خاک باعث میشود که بسیاری از فعالیتهای کشاورزی و پوشش گیاهی تحت تاثیر قرار گیرد؛ از این رو مدیریت منابع آب بسیار حیاتی است.
به اعتقاد محققان فرونشستهای زمین که ناشی از برداشتهای بیرویه آب است، زمینهای زراعی را از کارکردهای اصلی خود خارج میکند.
دکتر علی بیتاللهی در گفتوگو با ایسنا سابقه فرونشست زمین در ایران را مربوط به بیش از ۴۰ سال پیش دانست و اظهار کرد: هر دشتی که افت سطح آب زیرزمینی داشته باشد، حتما با پدیده فرونشست مواجه است و با بررسیهای ما پدیده فرونشست زمین در همه دشتهای ایران در حال رخ دادن است و نرخ فرونشست در بسیاری از مناطق مستعد در حال گسترش است.
ی فرونشست در ایران را به دلیل برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی به دلیل کمبود آب دانست و یادآور شد: برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی موجب شده تا بسیاری از دشتها به کانونهای گرد و غبار تبدیل شود.
به گفته این محقق، برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی کشور موجب شده که میزان افت سالیانه سطح آب سفرههای زیرزمینی در اغلب دشتهای کشور به حد بحرانی برسد، به گونهای که تا سال ۱۳۹۴ از ۶۰۹ دشت کشور، تعداد ۳۰۹ دشت از نظر توسعه برداشت آب زیرزمینی ممنوع اعلام شده است و ۳۰۰ دشت دیگر کشور نیز یا فاقد منابع آب زیرزمینی شیرین قابل توجه و یا دارای آبهای شور و فاقد کیفیت مناسب هستند.
بیتاللهی اضافه کرد: به عنوان مثال میزان فرونشست در دشتهای “رفسنجان”، “زرند”، “مشهد” و “قزوین” به ترتیب به میزان ۳۰، ۲۵، ۲۵ و ۲۴ سانتیمتر بر سال است.
وی نرخ فرونشست زمین در محدوده دشت تهران- شهریار را حدود ۱۷ سانتیمتر بر سال دانست که برداشتهای جدید این میزان را در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵ حدود ۲۴ تا ۳۶ سانتیمتر بر سال نشان میدهد.
مدیر بخش مرکز زلزله شناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، منطقه جنوب و جنوب غربی تهران را یکی از مناطق بسیار مهم فرونشست دانست و ادامه داد: بر اساس نقشههای فرونشست کشور در حال حاضر مقدار و گستردگی فرونشست زمین در پهنه ایران بیشتر و گستردهتر شده است.
وی با بیان اینکه اثرات فرونشست بسیار گسترده، متنوع و در عین حال پرهزینه است، اظهار کرد: فرونشست تقریبا همه المانهای اقتصادی و اجتماعی از جمله “کشاورزی”، “مناطق شهری و جمعیت ساکن در آن”، “سیستم حمل و نقل نظیر جادهها، خطوط راه آهن و فرودگاهها” “شریانها و تسهیلات حیاتی مهم نظیر خطوط برق، نفت، مخابرات و آب”، “محیط زیست نظیر زمینهای کشاورزی، پارکهای ملی، گونههای گیاهی و جانوری نایاب”، “تاسیسات مهم نظیر پالایشگاهها، نیروگاهها و بنادر” و “آثار فرهنگی و باستانی مهم” را تحت تاثیر قرار میدهد.
بیتاللهی اضافه کرد: بر مبنای مطالعات صورت گرفته دشتهای جنوب غربی و جنوبی تهران متحمل فرونشست قابل ملاحظهای بویژه در سالهای اخیر شده و میشوند، به گونهای که بیشینه فرونشست در دشت “شهریار” در جنوب غرب تهران و دشت “ورامین” نیز گزارش شده است.
انتهای پیام