حزب همبستگی اسلامی ایران

پس از ایران نوبت به قاهره می‌رسد؟/ آماده‌باش کامل ارتش مصر برای مقابله با اسرائیل

 «یک خبرنگار اسرائیلی به شوخی گفته بود که بعد از مقابله با ایران، اسرائیل در بازی نهایی با ترکیه روبرو خواهد شد و این را با مسابقات فوتبال مقایسه کرد. وقتی در مورد این اظهار نظر سوال شد، آن را کم اهمیت جلوه داد و گفت می‌توانست مصر را هم ذکر کند. این اظهارات نمایانگر تمایل کنونی اسرائیل به اثبات قدرت خود در پیشبرد دستورکار منطقه‌ای‌اش است.»

به گزارش میثم ملایری همبستگی انلاین، «درگیری مستقیم اسرائیل با ایران، نخستین جنگ تمام‌عیار این کشور با یک دولت ملی از زمان جنگ یوم کیپور با مصر در سال ۱۹۷۳ محسوب می‌شود. فارغ از برنامه هسته‌ای ایران یا ایدئولوژی سیستم حاکم بر این کشور، که دلایل اعلام شده این جنگ هستند، ضروری است مسائل عمیق‌تر و پایدار از سال ۱۹۷۳ به بعد را نیز در نظر گرفت. شکست در حل مناقشه اسرائیل و فلسطین، همراه با تلاش‌های مداوم قدرت‌های منطقه‌ای برای تثبیت سلطه از طریق قدرت نظامی به جای پیگیری ادغام و صلح، عوامل اصلی حفظ و گسترش این درگیری بوده‌اند.»

The American Conservative با این مقدمه می نویسد: اسرائیل قبل از تنش مستقیم با ایران، در لبنان، سوریه و یمن علیه بازیگران غیردولتی فعالیت‌هایی کرده بود. اما این تشدید تنش با تهران به فازی جدید اشاره دارد که ممکن است باعث افزایش تعاملات آن با دولت‌های منطقه‌ای شود. بنابراین اکنون سوال مهم فقط زمان و نحوه آغاز مجدد جنگ اسرائیل و ایران نیست، بلکه کشور بعدی چه کسی خواهد بود، سوال مهم‌تری است.

نماینده ویژه ترامپ، استیو ویتکاف، مصر را «نقطه انفجار» خوانده و هشدار داده جنگ غزه ممکن است به از دست رفتن مصر به عنوان متحد کلیدی آمریکا منجر شود، به دلیل مشکلات اقتصادی شدید و احتمال سقوط دولت. این تحلیل درست است؛ مصر برای آمریکا چالشی بزرگ‌تر از ایران است اگر از اتحاد طولانی‌مدت خود با آمریکا فاصله بگیرد.یک خبرنگار اسرائیلی به شوخی گفته بود که بعد از مقابله با ایران، اسرائیل در بازی نهایی با ترکیه روبرو خواهد شد و این را با مسابقات فوتبال مقایسه کرد. وقتی در مورد این اظهار نظر سوال شد، آن را کم اهمیت جلوه داد و گفت می‌توانست مصر را هم ذکر کند. این اظهارات نمایانگر تمایل کنونی اسرائیل به اثبات قدرت خود در پیشبرد دستورکار منطقه‌ای‌اش است. چنین آرزویی احتمالاً بی‌ثباتی در منطقه‌ای را افزایش می‌دهد که به دنبال پذیرش تسلط اسرائیل نیست. این خواسته اسرائیل حتی پیش از آغاز جنگ با ایران توجه مصر را جلب کرده بود.

برای نخستین بار در دهه‌ها، مصر و اسرائیل در آستانه یک بن‌بست قرار دارند. حمله بی‌وقفه اسرائیل به غزه با بیش از ۵۵ هزار کشته و شهادت‌های فلسطینیان گرسنه که به عمد توسط سربازان اسرائیلی هنگام درخواست کمک کشته شده‌اند، برای مصر هشداردهنده است. این نشان می‌دهد کابینه افراطی نتانیاهو هیچ حد و مرزی ندارد و به خطوط قرمز قاهره که بارها تأکید کرده، احترام نمی‌گذارد. این وضعیت باعث شده ارتش مصر برای اقدام احتمالی آماده شود اگر دولت اسرائیل فشار را برای اخراج فلسطینیان به صحرای سینا ادامه دهد. این سناریو توسط وزرای افراطی در کابینه اسرائیل مطرح شده و در قالب پیشنهاد «ریویرا» دونالد ترامپ جنبه جدی تری هم به خود گرفته است.

نماینده ویژه دونالد ترامپ، استیو ویتکاف، مصر را «نقطه انفجار» خوانده و هشدار داده جنگ غزه ممکن است به از دست رفتن مصر به عنوان متحد کلیدی آمریکا منجر شود، به دلیل مشکلات اقتصادی شدید و احتمال سقوط دولت. این تحلیل درست است؛ مصر برای آمریکا چالشی بزرگ‌تر از ایران است اگر از اتحاد طولانی‌مدت خود با آمریکا فاصله بگیرد. اما اینکه احتمال از دست رفتن مصر را فقط به فروپاشی دولت به خاطر مشکلات اقتصادی مرتبط کنیم، نادیده گرفتن این واقعیت است که مصر می‌تواند بدون تغییر دولت، جهت‌گیری خود را تغییر دهد؛ اگر مصری‌ها احساس کنند که دولت اسرائیل بدون قید و شرط از سوی آمریکا حمایت می‌شود و تهدیدی برای آنهاست.

برای مصری‌ها، وضعیت غزه و اظهارات تحریک‌آمیز مقامات اسرائیلی تهدید بزرگی است، نه فقط برای قضیه فلسطین که مدت‌ها از آن حمایت کرده‌اند، بلکه برای تمامیت ارضی خودشان. به همین دلیل، پیمان صلح تاریخی و موفق میان مصر و اسرائیل اکنون بیش از همیشه تحت فشار است. این وضعیت باعث شده در مصر روایت غالب این باشد که ممکن است آنها هدف بعدی بعد از ایران باشند. این دیدگاه باعث حمایت رسمی و مردمی گسترده از ایران و افزایش حضور نظامی در سینا شده است.

اسرائیل از افزایش حضور نظامی مصر در سینا ابراز نگرانی کرده و آن را نقض پیمان صلح می‌داند، در حالی که مصر آن را اقدامی دفاعی می‌داند. تحلیلگران اسرائیلی احتمال نیت‌های پنهانی را مطرح کرده و تنش‌ها را بالا برده‌اند. همزمان با توقف انتصاب دیپلمات‌ها دو طرف در این مرحله، روابط به پایین‌ترین سطح میان دو کشور رسیده است.

پیمان صلح تاریخی و موفق میان مصر و اسرائیل اکنون بیش از همیشه تحت فشار است. این وضعیت باعث شده در مصر روایت غالب این باشد که ممکن است آنها هدف بعدی بعد از ایران باشند. این دیدگاه باعث حمایت رسمی و مردمی گسترده از ایران و افزایش حضور نظامی در سینا شده است.مصر از نظر اقتصادی آسیب‌پذیر است و مایل به جنگ نیست، اما اگر امنیت ملی آن با اقداماتی مانند اخراج فلسطینیان به سینا به خطر بیفتد ممکن است دولت مجبور به اقدام شود. در این صورت، ارتش مصر نمی‌تواند بدون به خطر انداختن انسجام خود عقب‌نشینی کند. این سناریوی مدنظر دولت افراطی نتانیاهو در آستانه جنگ با مصر نه تنها بی‌ثباتی منطقه‌ای بلکه جهانی را افزایش می‌دهد.

در آماده‌سازی برای رویارویی نظامی احتمالی با اسرائیل، مصر همکاری‌های نظامی خود با چین را افزایش داده است. در آوریل گذشته، مصر و چین اولین تمرین نظامی مشترک خود با عنوان «عقاب‌های تمدن ۲۰۲۵» را برگزار کردند که بر تمرینات نیروی هوایی متمرکز بود. این تمرین‌ها پس از گزارش‌هایی مبنی بر خرید جنگنده‌های چینی J-۱۰C توسط مصر در اکتبر گذشته برگزار شد.

اثربخشی تسلیحات چینی که در درگیری اخیر هند و پاکستان نشان داده شد، مصر را به خرید J-۳۵، معادل چینی اف-۳۵ آمریکایی، ترغیب کرد. این تحولات بعد ژئوپلیتیکی جدیدی به مناقشه منطقه‌ای افزوده و آن را به روزهای جنگ سرد بازمی‌گرداند.

با حمایت تقریباً بی‌وقفه آمریکا از اسرائیل، درگیری منطقه‌ای فعلی خطر تبدیل شدن به میدان جنگ نیابتی قدرت‌های جهانی را دارد. با اتخاذ رویکردی جهانی توسط چین در دکترین امنیت ملی خود، احتمال بروز مسابقه تسلیحاتی و جنگ‌های نیابتی ابرقدرت‌ها در خاورمیانه، شبیه به دوران جنگ سرد، زیاد است. این روند در رویدادهای اخیر مشهود است؛ پکن اولین مقصد وزیر دفاع ایران پس از آتش‌بس با اسرائیل بود. سفر دولتی اخیر شی جین‌پینگ، رئیس جمهور چین به قاهره احتمالاً همکاری‌های بیشتری با پکن را نوید می‌دهد. تنها راه کاهش این روند مخرب، آغاز فوری کار بر روی یک پیمان منطقه‌ای فراگیر است که مقابله را با همکاری و ائتلاف جایگزین کند.

نویسنده این گزارش در پایان می‌نویسد: همانند پس از جنگ یوم کیپور، اکنون منطقه به یک پیمان صلح مهم نیاز دارد تا از بازگشت درگیری‌ها میان اسرائیل و ایران یا رویارویی نظامی احتمالی با مصر یا کشورهای منطقه جلوگیری کند. همه بازیگران منطقه باید درک کنند که خاورمیانه دیگر تحمل ظهور یک هژمون را ندارد. طرف‌های درگیر باید یاد بگیرند بدون اتکا به حمایت هیچ ابرقدرتی کنار هم زندگی کنند تا منطقه به میدان جنگ درگیری بزرگ‌تر میان آمریکا و چین تبدیل نشود.

مهم‌تر از همه، این پیمان باید به ریشه اصلی مناقشه، یعنی مسئله فلسطین، بپردازد. برای دستیابی به صلح پایدار، پیمان پیش رو باید کاستی‌های توافق‌های کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل و همچنین توافقنامه‌های ابراهیم را برطرف کند. به جای صرفاً رسیدن به آتش‌بس در غزه یا ارائه شعارهای توخالی درباره منافع فلسطینیان، هر توافق جدید باید حل مسئله اسرائیل و فلسطین را مطابق قطعنامه‌های سازمان ملل در اولویت قرار دهد. همچنین باید ترس از جابجایی جمعیت‌ها را سریعاً کاهش دهد و هدف آن ایجاد رفاه اقتصادی برای همه و ترویج صلح عادلانه و امن برای همه باشد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *