جامعه دانش، دانایی را به توانایی فردی و اجتماعی تبدیل میکند، اما متاسفانه دولتها در ایران، اجازه تبدیل دانایی به توانایی فردی و اجتماعی را نمی دهند و با این مسیر مقابله میکند. اگر ما آینده را با رفاه و عدالت اجتماعی میخواهیم باید وارد اقتصاد و جامعه دانش شویم.
اطهاری: عدالت و رفاه تنها با ایدئولوژی ایجاد نمی شود / طبقه کارگر با مزد حداقلی به جایی نمی رسد / بهره وری در ایران دائم در حال کاهش است! / از زمان صفویان تاکنون اصولگرایان مجری سیاستهای نئولیبرالیسم بوده اند
کمال اطهاری، پژوهشگر توسعه با بیان اینکه سالانه بین ۳۰ تا ۸۰ میلیارد دلار از ایران خارج میشود در صورتی که تشکیل سرمایه در ایران در بخش صنعت و کشاورزی ۳۰ میلیارد دلار است، گفت: عدالت و رفاه تنها با ایدئولوژی ایجاد نمی شود. ه ما باید به سیاست اجتماعی و دولت رفاه بازگردیم و این سیاست اجتماعی را پشتیبان ورود به اقتصاد دانش کنیم اما، سیاست اجتماعی در ایران جز گفتمان اصلی نیست.
به گزارش همبستگی انلاین، کمال اطهاری، پژوهشگر توسعه که در نشست بررسی «ضرورت سیاست گذاری اجتماعی برای تحقق رفاه و عدالت اجتماعی» در دانشگاه علم و صنعت سخن می گفت، تصریح کرد: موضوع سیاست اجتماعی و سیاست گذاری اجتماعی، مسئله مفقوده در راست و چپ است و در هر دو سو نیز علت آن، وجه ایدئولوژیک دارد. در راست به این دلیل که بر اساس منافع سرمایهدار، آن هم به صورت منافع خام و ابتدایی درنظر گرفته می شود که در ایران به آن راست مبتذل میگویم، این مسئله در چپ هم جنبه ایدئولوژیک دارد.
برای تفکر راست، سازماندهی و جامعه هیچ اهمیتی ندارد
وی با بیان اینکه برای تفکر راست سازماندهی و جامعه هیچ اهمیتی ندارد، توضیح داد: ما پیش از این شاهد تقلیل امر انسان به موضوع اقتصادی بودهایم و از آن لطمه هم خوردهایم؛ چرا که بلافاصله بعد از آن باعث برآمدن پوپولیسم شد. در چپ هم با اینکه ضد سرمایه داری است، اما وظیفه خود را نمیداند و برنامه حداقلی ارائه نمیدهد و اساسا برنامه جایگزینی ندارد.
اوضاع کارگران و مزدبگیران در دنیا بدتر شده است
این پژوهشگر توسعه با بیان اینکه به دلیل اجرای این سیاستها، اوضاع کارگران و مزد بگیران بدتر شده است، اضافه کرد: شکاف درآمدی بسیار زیاد شده و چپ و حتی راست میانه که پیرو دولت رفاه در همه کشورها بودند تنزل پیدا کردند. به همین ترتیب شکاف مابین کشورهای فقیر و غنی زیاد شده و شاهد امواج مهاجرت هستیم که ناشی از این شکاف است.
غفلت بزرگ چپ در دنیا نبود برنامه برای اقتصاد دانش و رفاه طبقه کارگر است
اطهاری با تاکید بر اینکه ورود سرمایه داری به اقتصاد دانش باعث فروپاشی شوروی شد و فاصلهای که قبل از انقلاب صنعتی اول با کشورهای پیرامونی ایجاد کرده بود دوباره خود را نشان داد، گفت: غفلت بزرگ چپ این است که نه برای اقتصاد دانش برنامه ارائه میدهد و نه میتواند موضوع رفاه طبقه کارگر و مزد بگیران را در دوران جهانی شدن اقتصاد و ورود به اقتصاد دانش سامان دهد. به همین دلیل هم پوپولیستها یا راست افراطی سر برآوردهاند. کارگران بیکار شده در اثر ورود سرمایه داری به اقتصاد دانش به ترامپ رای میدهند. شاهد هستیم راست افراطی همه جا سر بر میآورد، البته استثنائاتی مانند برزیل نیز به دلیل استفاده از برنامه ریزان زبده در این کشورها وجود دارد.
باید برنامهای داشته باشیم که هر حزبی هم اگر روی کار آمد، ناچار به اجرای آن باشد
وی با بیان اینکه ما باید شرایط طبقه کارگر را در دنیای امروز درک کنیم و بودجهریزی مشارکتی را مطالبه کنیم، گفت: نباید به طرحهایی مانند فلهای رای دادن به اعضای شورای شهر تن در دهیم اینها راه حل نیست، بلکه باید برنامهای داشته باشیم که هر حزبی هم اگر روی کار آمد، ناچار باشد آن را اجرا کند.
عدالت و رفاه تنها با ایدئولوژی ایجاد نمی شود
اطهاری با تاکید بر اینکه عدالت و رفاه تنها با ایدئولوژی ایجاد نمی شود، اظهار داشت: در اقتصاد دانش، مانند صنعتی شدن، بیکاری زیادی رخ خواهد داد. بشر وارد اقتصاد دانش خواهد شد و کسی به دوره اقتصاد صنعتی و کارخانههای بزرگ برنخواهد گشت. این توطئه نیست بلکه هرچه که به آسایش بشر کمک کند و زندگی آن را سامان دهد، مورد استقبال قرار میگیرد. باید روش جدید را یاد بگیریم. در همه جای جهان اگر نتوانیم برنامه شایسته ورود به اقتصاد دانش را سامان دهیم، شاهد بیکاری شدید خواهیم بود. در ایران مبتذل بودن راست و ایدئولوژیک بودن چپ، مانع از این است که ما به ساماندهی درستی از نیروی کار و جهت گیریهای درستی برسیم. اقدامات خوبی صورت گرفته اما دیدگاههای ایدئولوژیک باعث میشود کارهای خوبی که پژوهشگران در این حوزه انجام میدهند مورد توجه قرار نگیرد و هر کسی تنها حرف خود را بزند.
سهم کار در درآمد ملی ایران پایین آمده است
سیاست اجتماعی در ایران جزء گفتمان اصلی نیست
این پژوهشگر توسعه با بیان اینکه سهم کار در درآمد ملی ایران پایین آمده است و این مسئله به دلیل اتوماسیون نیست چرا که در کشورهای مرکزی سرمایهداری به اندازه ایران شاهد پایین آمدن سهم کار نیستیم توضیح داد: سیاست اجتماعی در ایران جزء گفتمان اصلی نیست. راست که خود را مدرن میداند اصلا به این موضوع توجه نمیکند. راست حاکمیتی فعلی، هنوز به کارگر به مثابه کسی که باید بر اساس قواعد اجاره با آن کار کنند، نگاه میکند. دیدگاه اصولگراهای افراطی بر اساس فقه اجاره نیروی کار است، این دیدگاهی است که آقای مطهری تا آن زمان که زنده بودند با آن به شدت مقابله کردند.
از زمان صفویان تاکنون اصولگرایان در ایران سیاستهای نئولیبرالیسم را در پیش گرفتهاند
افزایش حداقل دستمزد سهم نیروی کار را در درآمد ملی افزایش میدهد
بهرهوری در ایران دائم در حال کاهش است
وی با بیان اینکه از زمان صفویان تاکنون اصولگرایان در ایران سیاستهای نئولیبرالیسم را در پیش گرفتهاند، ادامه داد: در حالی که افزایش حداقل دستمزد سهم نیروی کار را در درآمد ملی افزایش میدهد. یک درصد افزایش بهرهوری هم ۱.۳۴ درصد سهم نیروی کار را در درآمد ملی را افزایش میدهد که این با ورود به اقتصاد دانش ممکن میشود، اما بهرهوری در ایران مداوما در حال کاهش است. یک درصد بهره وری تاثیر دو برابری در درآمد دارد
جانشینی ایدئولوژی به جای قانون، بلای زیادی بر سر کشور میآورد
اطهاری جانشینی ایدئولوژی به جای قانون و نظام مند بودن بلای زیادی بر سر کشور میآورد، گفت: باید نظام مند فکر کرد. اگر کسی خود را نخبه طرفدار طبقه کارگر میداند، باید این طبقه را نسبت به ضرورت ایجاد این نظام مندی آگاه کند. با در نظر داشتن همین ضرورت ها بوده است که دولت رفاه در کشورهای مرکزی سرمایهداری تشکیل شده است، قطعا با مزد حداقلی که ما در ایران اجرا می کنیم، چنین امری ممکن نیست.
تنها ۱۲ درصد روستاییان ایران دارای بیمه بازنشستگی هستند
وی با بیان اینکه تنها ۱۲ درصد روستاییان ایران دارای بیمه بازنشستگی هستند، نبود بیمه بازنشستگی را یکی از دلایل مهاجرت از روستا به شهر عنوان کرد و گفت: اگر همه تلاشها به مسئله مزد حداقلی تقلیل داده شود و نه به سیاست گذاری اجتماعی به معنی این است که حدود ۲۵ درصد جامعه را کنار گذاشتهایم. این رقم کمی نیست، ما باید در این موضوعات قواعد بازی را یاد بگیریم و اجرا کنیم. موضوع مزد حداقل تنها در سطح کارگاه است و نه در سطح کلان جامعه. در سطح کلان جامعه باید سیاستگذاری اجتماعی را اجرا کرد.
برابری، با مزد حداقلی به دست نمیآید!
این پژوهشگر توسعه با اشاره به ضرورت در نظر داشتن سیاستهای اجتماعی ادامه داد: برابری با مزد حداقلی به دست نمیآید، زمانی به دست میآید که دانشگاه دولتی و مجانی باشد که در ایران این امکان در حال کنار گذاشته شدن است. برابری زمانی به دست میآید که کهنسالان جامعه حمایتهای ملی بازنشستگی و نظام سلامت ملی داشته باشند. زمانی که مانند آلمان از ساعت ورود به حمل و نقل عمومی جزء ساعت کار به حساب بیاید و در این حالت وسایل حمل و نقل عمومی موظفند افراد را سریع به سر کار برسانند. سرمایهداری اینگونه حرکت میکند.
طبقه کارگر با مزد حداقلی به جایی نمیرسد!
اطهاری با تاکید بر اینکه طبقه کارگر با مزد حداقلی به جایی نمیرسد، گفت: باید مسکن اجتماعی وجود داشته باشد. چرا فقط درباره مزد حداقلی چانه میزنید!؟ چرا واژه مسکن اجتماعی را به کار نمیبرید!؟ سنگینترین هزینه خانوار مسکنش است. با این شرایط که نمیتوان از منافع طبقه کارگر دفاع کرد! دولت هم بسیار خوشحال است. دولت به طبقه کارگر میگوید من میخواهم مزدت را زیاد کنم اما بورژوازی نمیگذارد و از طرف دیگر به طبقه بورژوازی می گوید اگر من نباشم، طبقه کارگر پدرت را در میآورد! آخر سر هم مدعی میشود که ما توانستیم ریش سفیدی کنیم و اینها را با هم آشنا کنیم. میگویند تورم مثلا ۵۰ درصد است مزد طبقه کارگر هم باید ۵۰ درصد بالا برود. آیا کودکانه تر از این دیدگاه وجود دارد!؟
این پژوهشگر توسعه خاطرنشان کرد: دولتی که تورم را ۵۰ درصد کرده، مسکن را ۱۰۰ درصد گران کرده و مسکن اجتماعی را سامان نداده، مقصر نیست!؟ بلکه فقط سرمایهداری مولد که مالیات میدهد مقصر هستند! رانتخوارها که دلالی میکنند، مالیات نمیدهند. میخواستند از طلافروشان مالیات بر ارزش افزوده بگیرند آنها یک روز اعتصاب کردند، آنها را هم معاف کردند! به این دلیل که ایدئولوژی میگوید طبقه کارگر باید دمار سرمایهداری را درآورد، اما دولتی که در بخش مسکن تورم ۱۰۰ درصدی دارد، مقصر نیست!
نخبگان ما درباره منافع طبقه کارگر هنوز از ۷۰ سال پیش جلوتر نیامدهاند
وی با بیان اینکه حقوق در کارگاههای بالای ۱۰۰ نفر که متعلق به رانتخوارها و خصولتیها است، بیشتر از تورم بالا میرود؛ چرا که اگر آنها اعتصاب کنند دیگر نمیتواند از رانتهایش استفاده کند، پتروشیمیها و صنایع فولاد را از جمله این موارد برشمرد و گفت: باید با در نظر گرفتن این واقعیتها و ارقام، سطح بازی را بالا برد. متاسفانه طبقه کارگر، ملی کردن نفت را سامان داده، اما اکنون وضعیتش این گونه است! نخبگان آن زمان هر ضعفی که داشتند اما سازمان دهندگان خوبی بودند. مزد حداقلی سال ۱۳۳۸ تصویب شده که اولین قدم طبقه کارگر در آن سیستم است. نخبگان ما درباره منافع طبقه کارگر هنوز از ۷۰ سال پیش جلوتر نیامدهاند.
باید به سیاست اجتماعی و دولت رفاه بازگردیم
این پژوهشگر توسعه با تاکید بر اینکه ما باید به سیاست اجتماعی و دولت رفاه بازگردیم و این سیاست اجتماعی را پشتیبان ورود به اقتصاد دانش کنیم، تصریح کرد: اقتصاد دانش حرفی فانتزی نیست، بلکه اقتصادی است که در آن دانش بر عوامل دیگر فائق شده. در اقتصاد دانش، دانش پیش برنده توسعه است. شعار سیاست اجتماعی پشتیبان اقتصاد دانش، ز گهواره تاگور دانش بجوی است و متاسفانه این بر خلاف چیزیست که در کشور ما وجود دارد که گفته میشود ز گهواره تا گور از دانش دور باش! ببینید خصوصیسازیها با مدارس چه کرده است! شاهد کنار گذاشتگیها، سهمیهها و مهاجرت هستیم. کسی که دانش بجوید باید مهاجرت کند، چون این سیستم اصلا نمیخواهد وارد دانش شود.
دولت ها در ایران، اجازه تبدیل دانایی به توانایی را نمی دهند!
اطهاری با تاکید بر اینکه جامعه دانش، دانایی را به توانایی فردی و اجتماعی تبدیل میکند، اما متاسفانه دولتها در ایران، اجازه تبدیل دانایی به توانایی فردی و اجتماعی را نمی دهند و با این مسیر مقابله میکند، اضافه کرد: در صورتی که این شیوه در نئولیبرالیسم وجود ندارد و تمام موضوعش این است که حداقل دانایی را به ارزش مصرفی قابل مبادله تبدیل کند و اصلا برای این به وجود میآید میخواهد نوآور شود و به سرمایهدارها برای نوآوری انگیزه بدهد و سیستم مالی خود را هم در خدمت نوآور شدن تولید قرار میدهد. حتی موضوع حفاظت از خانواده نیز در اروپا بسیار مهم شده و کشورهای سوسیال دموکرات که توانستهاند حفاظت از خانواده را سامان دهند موفقتر هستند.
اگر رفاه و عدالت اجتماعی برای آینده میخواهیم باید وارد اقتصاد و جامعه دانش شویم
وی با بیان اینکه اگر ما آینده را با رفاه و عدالت اجتماعی میخواهیم باید وارد اقتصاد و جامعه دانش شویم گفت: در اقتصاد دانش کار مستقیم ارزش خود را از دست میدهد، همانطور که اکنون این اتفاق افتاده است و طبقه کارگر که کار مستقیم دارند از ۳۰ درصد تبدیل به ۱۰ درصد نیروی کار شدهاند.
این پژوهشگر توسعه با بیان اینکه بعد از اینکه پایههای سرمایهداری در ایران شکل گرفته اما به دلیل اینکه نتوانستیم دانش را سامان دهیم دچار تله توسعه جدید شدهایم، توضیح داد: نئوفئودالیسمی که آمده مانع گسترش شده و به این دلیل که رانت را تولید و باز تولید میکند ما وارد تله توسعه جدید شدهایم. کشورهای دیگری در آمریکای لاتین هم که نتوانستند نقش دولت رفاه توسعه بخش را سامان دهند، دچار این شرایط شدهاند؛ اما کشورهایی مانند کره جنوبی، چین و ویتنام که توانستند این شرایط را سامان دهند وارد دوره جدیدی شدند. وقتی نمیتوانیم اقتصاد دانش را سامان دهیم محیط زیستمان را هم نابود میکنیم.
وی با بیان اینکه سالانه بین ۳۰ تا ۸۰ میلیارد دلار از ایران خارج میشود در صورتی که تشکیل سرمایه در ایران در بخش صنعت و کشاورزی ۳۰ میلیارد دلار است، گفت: چنین چیزی در نئولیبرالیسم وجود ندارد. لیبرالیسم یک چرخهای را در چارچوب اقتصاد دانش سامان میدهد.
اواخر دولت روحانی برای ورود به اقتصاد دانش مدلی را طراحی کردم اما
دولت که عوض شد در عرض ۱۵ دقیقه با آن مخالفت کردند!
اطهاری ادامه داد: اواخر دوره روحانی پیشنهاد شد این بحثها را به مدل تبدیل کنم که این کار را انجام دادم و در نهایت تحویل دولت آقای رئیسی شد. افرادی که از دانشگاه امام صادق آمده بودند در عرض یک ربع گفتند ما این را قبول نداریم! نقشه راه آن را هم به طور کامل سامان داده بودیم حتی آن را ندیدند. من از سال ۶۸ با وزارتخانه کار، تعاون و رفاه اجتماعی در ارتباط بودم؛ اما تاکنون این سطح از ابتذال را در این وزارتخانه ندیدم. آنچه که دیدم مبتذلتر از راست مبتذل بود.
دولت در ایران، مازاد اقتصادی را به زور از سرمایهداران میگیرد
وی با بیان اینکه نوآوریها در دنیا با پشتوانه دولت ها انجام شده و دولت ها ثمره نوآوری را با زور نمیگیرد، اظهار داشت: زمانی مالکیت سرمایه داری شکل میگیرد که زور از اقتصاد بیرون میرود. اما دولت در ایران مازاد اقتصادی را به زور از سرمایهداران میگیرد؛ این با مالیات فرق دارد. مالیات برای رفاه باز توزیع میشود.
این پژوهشگر توسعه گفت: چپ و راست در ایران هیچ مدلی برای توسعه ندارند که منطبق بر شرایط باشد. روشنفکران مشروطه یک مدل بورژوا دموکراتیک کاملی داشتند، اگر ما مدلی داشتیم به وضعیت امروز نمیرسیدیم . دولتها آمدند و هر کدام مدلی که خود در ذهن داشتند اجرا کردند چون مدل نداشتیم ، قطعاتی که ساختهایم به هم نمیخورند و سرمایهها تلف شدند.