حزب همبستگی اسلامی ایران

«نفوذی» هم می‌تواند صورت تراشیده داشته باشد هم جای مُهر در پیشانی

برای بخشی از مردم این سوال ایجاد می‌شود که در این کشور، وقتی همه هم را به فساد و نفوذی بودن متهم می‌کنند دیگر باید به چه کسی اطمینان کرد؟

 

این روزها تقریبا همه جریان‌های سیاسی و فکری در مورد سریال «گاندو» حرف می‌زنند. وجه مشترک تمام یادداشت‌ها و نظرات این است که همه از نفوذ گلایه دارند و طرف مقابل را به نفوذی بودن متهم می‌کنند.

 

اگر به یاد داشته باشید در دوران کودکی هر وقت کسی فحشی به ما می‌داد ما سریع به او می‌گفتیم: « آیینه، آیینه» تا تمام فحش‌ها به خود به او برگردد.

 

حالا رفتار جریان‌های سیاسی، به مثابه همان واکنش کودکی ما به حرف‌های زشت است. یک سریال باعث شده است تا سیاسیون در ایران دست به تسویه حساب‌های سیاسی بزنند.

 

«نفوذی» هم می‌تواند ریش تراشیده باشد هم جای مُهر در پیشانی داشته باشد

 

واقعا اگر کمی تاریخ بخوانیم متوجه می‌شویم، خائن به کشور می‌تواند در هر لباسی باشد. از روحانی و نظامی گرفته تا دولتی و مجلسی. پس چرا سعی می‌کنیم خود را پاک و دامن دیگران را لکه دار نشان دهیم؟

 

آیا کشمیری را فراموش کرده‌ایم؟ کسی که بسیاری حاضر بودند برای نماز به او اقتدا کنند. کسی که صدای «وَلَا الضَّالِّينَ»‌اش، گوش فلک را کر می‌کرد. او چه کرد؟ حاصل اعتماد شهید رجایی به او چه شد؟ انفجار دفتر نخست وزیر و شهادت رییس و نخست وزیر وقت یعنی محمد علی رجایی و محمد جواد باهنر.

 

برخی به گونه‌ای با مسئله «نفوذ» و «نفوذی» برخورد می‌کنند که انگار اولین بار است که در تاریخ جمهوری اسلامی شاهد این مسائل هستیم.

 

وقتی مثلا برای استخدام یک فرد، به جای رسیدگی به ویژگی‌های تخصصی و فنی او بیشتر به دنبال مسائل فرعی هستیم و می‌خواهیم بدانیم او در ماه چند نماز جمعه می‌رود باید هم آغوش خود را برای نفوذ و نفوذی‌ها باز کنیم.

 

در جامعه‌ای که ریا، تبدیل به ارزش می‌شود، باید انتظار هر خیانتی را کشید.

 

بله، خائن به ایران هم می‌تواند ریش تراشیده باشد، هم می‌تواند جای مُهر به پیشانی داشته باشد. محدود کردن نفوذ به یک شکل خاص، خود خیانت به کشور است.

 

همین متهمان بانکی را ببیند. بسیاری از آنها چهرۀ ظاهر الصلاحی دارند اما به خوردن پول مردم متهم هستند.

 

«نفوذی» هم می‌تواند ریش تراشیده باشد هم جای مُهر در پیشانی داشته باشد

 

سریال گاندو نشان داد، که در ایران منافع ملی برای جریان‌های سیاسی واقعا هیچ ارزشی ندارد. بالاخره سال انتخابات است و این جریان‌ها با روش‌های مختلف به دنبال کسب رای برای خود هستند. یکی یک سریال را دستاویز تخریب رقیب می‌کند دیگری یک عکس را.

 

در این میان بعد از دیدن سیل این اتهامات جریان‌های سیاسی به یکدیگر در مورد نفوذ، برای بخشی از مردم این سوال ایجاد می‌شود که در این کشور، وقتی همه هم را به فساد و نفوذی بودن متهم می‌کنند دیگر باید به چه کسی اطمینان کرد؟

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *