افزایش تنش میان ایران و آمریکا در ماه های اخیر که به برخی تحرکات نظامی نیز منجر شد و شکل گیری ائتلاف ضد ایرانی متشکل از آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی که با حمایت امپراطوری رسانه ای، سعی در ترویج ایران هراسی و معرفی کشورمان به عنوان یک تهدید منطقه ای و بین المللی دارد، بحران منطقه غرب آسیا را تا حد فزاینده ای به نقطه غیرقابل بازگشت نزدیک کرد. افزایش اقدامات خصمانه علیه ایران که پس از خروج آمریکا از برجام شدت بیشتری به خود گرفته است با عمیق تر شدن شکاف میان ایران و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، خاورمیانه را در شرایط بحرانی و آبستن حوادث غیرقابل پیش بینی قرار داده که نیاز به سیاستی راهبردی که علاوه بر حفظ عزت و اقتدار کشور، احتمال درگیری نظامی و تنش های روزافزون تحمیلی از سوی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای را کاهش دهد، بیش از پیش احساس می شود.
در این میان دو تصمیم مهم، یکی در حوزه توافق هسته ای که به تعلیق برخی اقدامات ایران در راستای برجام منجر شد و هشداری به طرف های برجامی مبنی بر پایان صبر استراتژیک ایران در مقابل اقدامات خصمانه آمریکا و تعلل بیش از حد اروپا بود و دیگری افزایش تحرکات دستگاه دیپلماسی و تشریح و تبیین سیاست های کشورمان با سفرهای متعدد ظریف و معاونین وی با محوریت کشورهای آسیایی و منطقه ای در دستور کار قرار گرفته است. اقدامات وزارت امور خارجه در گسترش و تعمیق روابط با همسایگان و حرکت به سمت کاهش تنش های موجود، علاوه بر این که تقابلی هوشمندانه با سیاست های ایران هراسی است، می تواند با افزایش تعامل و گسترش همکاری ایران با کشورهای همسایه، بر تقویت امنیت و ثبات منطقه ای و ایجاد راهکاری برای کم کردن آثار تحریم ها و مشکلات اقتصادی نیز منجر شود.
در این میان ارائه پیشنهاد امضای پیمان عدم تعرض میان ایران و کشورهای منطقه که توسط ظریف در سفر به عراق مطرح شد را می توان نقطه عطفی در اقدامات ماه های اخیر دستگاه دیپلماسی کشورمان به حساب آورد. رسانه ای شدن این پیشنهاد در کشور عراق به عنوان یک کشور عربی که خواستار میانجی گری میان ایران و آمریکا است و در اوج مناقشات، هوشمندی ظریف را در انتخاب صحیح مکان و زمان ارائه آن نشان می دهد، هرچند که با توجه به نفوذ سیاست های آمریکا در منطقه که مبتنی بر ایران هراسی و افزایش تنش میان کشورهای منطقه در جهت فروش روزافزون تسلیحات نظامی است، نمی توان انتظار داشت که این رویکرد مثبت جمهوری اسلامی با استقبال سریع و گسترده ای از سوی کشورهای تحت سیطره ایالات متحده مواجه شود ولی اعلام رسمی این سیاست از سوی ایران به عنوان قدرت برتر نظامی در منطقه، برگ برنده ای در دستان وزیرخارجه در بیان مواضع کشورمان در جهت تنش زدایی و تقویت ثبات و آرامش منطقه ای و فرصتی ایده ال برای گرفتن بهانه از کشورهایی است که ایران را تهدیدی برای صلح و ثبات منطقه و جهان معرفی می کنند.
نکته حائز اهمیت در این میان نیاز حمایت همه جانبه از اقدامات دستگاه دیپلماسی توسط مسئولان نظام و رسانه های کشور به دور از هر گونه نگاه جناحی به موضوعات سیاست خارجی است که به ویژه در طرح پیشنهاد پیمان عدم تعرض تا حدود زیادی مورد غفلت قرار گرفته است چرا که بیان مکرر پیشنهادی در این سطح توسط مسئولان ارشد کشور و بازتاب آن در رسانه های داخلی و خارجی علاوه بر اینکه بر جدی بود ایران به ارائه این پیشنهاد دوستانه و صلح آمیز صحه می گذارد، می تواند به مجاب کردن کشورهای منطقه به اعلام موضع در این خصوص منجر شود که مطمئنا کشورهای مخالف، خود در مظان اتهام آتش افروزی و التهاب آفرینی در منطقه قرار خواهند گرفت و دقیقا به همین دلیل است که عدم حمایت از ابتکار وزیر خارجه و دستگاه دیپلماسی کشورمان یک فرصت سوزی تاریخی خواهد بود چرا که می توان از این فرصت پیش رو برای محدود کردن فعالیت های مخرب کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای که بر تنش آفرینی و جنگ افروزی با محوریت ایران متمرکز شده اند، استفاده کرد.
متاسفانه در سال های اخیر، هر اقدام دستگاه دیپلماسی کشور در هزار توی مجادلات سیاسی با موانع و کارشکنی های متعددی در داخل کشور مواجه شده است و بخش اعظمی از توان وزارت خارجه کشورمان در راه مواجهه با جبهه مخالفان داخلی به هدر رفته است اما شرایط حساس کنونی هوشمندی بیشتری را از سوی جناح های مختلف داخلی، مسئولان و رسانه های کشور می طلبد تا با حمایت از ابتکار وزیرخارجه کشورمان در طرح پیمان عدم تعرض، نتیجه ای که به تامین منافع ملی و خنثی سازی اقدامات خصمانه آمریکا منتج شود، حاصل گردد.