حادثه تروریستی روز “جمعه سیاه” در نیوزیلند روی دیگر سکه‌ای است که تصویر ترامپ و دولتمردان و سیاستمداران مشابه او، روی یک طرف آن است.
سیاست‌های “مهاجرستیزانه” ، “ادبیات نژاد پرستانه” و”دیوار مرزی” ترامپ روی یک سکه‌اند که روی دیگر آن را طی سال‌های اخیر در رشد گرایش‌ها و بهبود موقعیت احزاب راست افراطی مهاجر ستیز در اروپا و آمریکا شاهد بوده ایم.
حادثه تروریستی روز “جمعه سیاه” در نیوزیلند روی دیگر سکه‌ای است که تصویر ترامپ و دولتمردان و سیاستمداران مشابه او، روی یک طرف آن است.
فیلم حادثه جمعه اخیر در شهر” کریس چرچ”- کرایست چرچ- نیوزیلند، بیشتر به بازی‌های رایانه‌ای می‌ماند که حتی کارشناسان و روان‌شناسان نسبت به خشن بودن این بازی‌ها به والدین کودکان و نوجوانان هشدار می‌دهند و معتقدند تاثرات جانبی بازی‌های خشن رایانه‌ای روح و روان کودکان و نوجوانان را متاثر می‌کند، اما متاسفانه حادثه هولناک نیوزیلند وقوع این خشونت نه در دنیای مجازی و رایانه‌ای بلکه روی زمین واقعی و از سوی یک انسان دوپای مملو از نفرت بود.
یک فرد مسلح سرشار از نفرت از مسلمانان و مهاجران، چندین خشاب پر از گلوله برمی‌دارد و روز موعود به مسجد می‌رود و نمازگزاران بی‌گناه و بی‌خبر از همه‌جا را از دم تیر می‌گذراند.
خشونتی محض و نفرت‌انگیز و شوکه کننده که حتی تماشای آن از گوشی‌های تلفن هوشمند و فضای مجازی، دل هر بیننده‌ای را می‌آزارد.
این اقدام و اقدامات مشابه آن میوه باغی است که طی سال‌ها و حتی دهه‌های گذشته افرادی در دوطیف تندرو و متعصب جوامع غربی و اسلامی، ریشه‌های درختان آن را با وعظ‌ها و خطابه‌ها و منابر آبیاری کرده و گوشهای شنوندگان را مملو از نفرت از دیگری و ضرورت حرکت برای ساخت جامعه ای ایده آل – از نظر افراطی‌ها- کرده‌اند.
چند ماهی نیست که به پایان دوره عصر خلافت – خودخوانده- گروه تروریستی داعش در خاورمیانه سلام کرده‌ایم، اما داعش‌های فردی و گروهی در دیگر نقاط دنیا حتی در کشوری آرام و دورافتاده در حوزه اقیانوسیه همچون نیوزیلند، می توانند مثل داعش و حتی گاه خطرناک تر از داعش ظاهر شوند و تیر نفرت را به سمت هر فرد و گروهی که دیگری می پندارند، بفشارند.
کشور نیوزیلند حتی از استرالیا هم دورافتاده تر به نظر می رسد. استرالیایی ها مثلی دارند که (نقل به مضمون) می‌گویند: اگر روزی این کشور را آب ببرد احتمالا 24 ساعت بعد تازه خبر آن به بقیه دنیا می‌رسد.
البته امروز در فضای عصر انفجار اطلاعات و وجود رسانه های مجازی دیگر چنین نیست و به طرفه العینی خبرها از 4 گوشه جهان به فاصله دقایق و ثانیه‌ها به دست همه می‌رسد.
سربرآوردن چنین حادثه هولناکی از کشوری آرام همچون نیوزیلند، جای نگرانی بیشتری دارد.
همه مسئولند به ویژه آنهایی که هیچ گاه حاضر نشده‌اند به طور صریح و مشخص، خشونت و اقدامات کور و خشن تروریستی را در همه اشکال و انگیره‌های آن، خط قرمز خود بدانند و یک بار برای همیشه به چرخه “خشونت خشونت می‌آفریند” پایان دهند.
روز جمعه پس از دیدن صحنه قتل عام مسجد نور در نیوزیلند در گپی با چند تن از دوستان گفتم که این رشته احتمالا سر درازی خواهد داشت و کار به همین جا ختم نخواهد شد. کم نیستند مسلمانان متعصبی که با دیدن صحنه کشته شدن هم کیشانشان به هنگام اقامه نماز جمعه در نیوزیلند، رگ غیرت‌شان تحریک شده و ندای انتقام سر می‌دهند. اگر انتقام قتل عام نیوزیلندبه شکل اقدامی مشابه – مثلا به شکل حمله‌ای مشابه به یک کلیسا در یک شهر اروپایی، آمریکایی یا هر گوشهای از دنیا- گرفته شود؛ آن وقت این چرخه به حرکت خواهد افتاد و چرخه خشونت و حذف و اقدامات تروریستی حد پایانی نخواهد داشت.
مسئولان و بسیاری از مردم نیوزیلند طی 2 روز گذشته تلاش کردند بسیار هوشمندانه عمل کنند و با جامعه مسلمانان ابراز همدردی کنند. این اقدامات و رویکرد و تلاش برای جبران مافات و آلام خانواده‌های قربانیان این حادثه، اقدامات مفید و موثری هستند که می‌توانند در توقف یا دستکم کندتر شدن چرخه کشتار و خشونت موثر باشند.
اما به طلیعه نوشتار بازگردیم.
ترامپ و افرادی چون ترامپ که با نان و آب “بیگانه‌هراسی” و “مهاجر ستیزی” به مناصب قدرت رسیده‌اند، با ترویج دیدگاه‌هایشان به منظور کسب و حفظ قدرت سیاسی خواسته یا ناخواسته “گردونه مخالفت با مهاجران و مسلمانان” را در جوامع غربی به حرکت در آورده‌اند و این تاکتیک سیاسی آنها، منجر به افزایش اعتبار و میدان‌داری گفتمان “نژاد پرستانه سفید محور” شده است و از این حیث در پیدایش حوادثی همچون جمعه سیاه نیوزیلند، مسئولند.
وقتی در کشورهای غربی دولتمردانی همچون ترامپ و احزاب دست راستی و افراطی چنین وانمود و تبلیغ می‌کنند که مشکل اصلی یا دستکم یکی از مشکلات اصلی حضور” ناهمگن ” مهاجران به ویژه مسلمانان در آنجاست، طبیعی است که عده‌ای از افراد متعصب وجاهل هم سلاح به دست بگیرند تا ریشه این مشکل را با نسخه خودشان درمان کنند. این همان اتفاقی است که در حادثه تروریستی روز جمعه نیوزیلند روی داد.
ترامپ طی 2 سال گذشته با سخنان و اقدامات خود خواسته و ناخواسته در تحریک و ایجاد انگیزه مضاعف نژادپرستان سفید پوست در آمریکا و جهان موثر بوده است.
ترامپ طی 3 سال و اندی اخیری که در صدر رسانه‌ها و اخبار بوده، کشورهای دیگر را “چاه توالت” نامیده، مهاجران را تحقیر کرده و هر کاری از دستش برمیامده برای مهاجر ستیزی به کار بسته.
از نخستین فرامین اجرایی او که امضا شده، فرمان منع ورود اتباع 7 کشور مسلمان به ایالات متحده آمریکا بوده است. توجیه او مقابله با اقدامات احتمالی تروریستی و ضد امنیتی در خاک کشورش بوده. او برای تامین امنیت کشورش “انگی تروریستی” به جمعی از کشورهای مسلمان زده است و این گونه وانمود کرده که اتباع این کشورهای مسلمان در صورت ورود به خاک آمریکا ممکن است دست به اقدامات تروریستی زده و امنیت ایالات متحده آمریکا را به چالش بکشند. او حتی وقیحانه و بی‌محابا با به کار بردن عبارت ” تروریست نیشن” خطاب به ایران، خواسته یا ناخواسته به همه ملت ایران توهین کرده است.
او البته هیچ گاه به این واقعیت توجه نکرده و یا نخواسته توجه کند که بزرگ‌ترین حادثه تروریستی تاریخ ایالات متحده آمریکا- حملات 11 سپتامبر 2001- از سوی اتباع همان کشوری صورت گرفته که امروز دولتمرد جوان نیمه تاجدار آن – “محمد بن سلمان” ولیعهد دولت سعودی- “رفیق گرمابه و گلستان ” او و دامادش است.
