حضور پرشور در انتخابات هفتم اسفند يك بار ديگر نشان داد كه مردم نسبت به سرنوشت سياسي خود بي تفاوت نيستند. اين حس مسووليت پذيري بي شك در تمامي ادوار تاريخ انقلاب در آحاد ملت مشاهده شده و به عبارتي ديگر انتخابات ٧ اسفند تجلي بلوغ سياسي مردم انقلابي ايران در چهارمين دهه انقلاب اسلامي بود. حضور ٣٣ ميليوني و مشاركت ٦٢ درصدي مردم در انتخابات، تغيير جديدي در تركيب مجلس و پوست اندازي تازهاي در آرايش سياسي پارلمان ايجاد كرد. طيفها و جريانهاي سياسي مختلف، هم در مجلس شوراي اسلامي و هم در مجلس خبرگان حضور دارند و از اين لحاظ نشاط سياسي مناسبي در آرايش سياسي جناحها ديده ميشود. واقعيت اين است كه مردم ايران همواره در هر برههاي از روزنههاي مختلف قانوني براي رسيدن به هدف خود استفاده كردهاند. اكنون نيز با توجه به هموزني نسبتا نزديك طيفهاي مختلف در مجلس آينده، به نظر ميرسد كه نمايندگان همه جناحها و گرايشها در مجلس حضور دارند.
اين امر به خصوص درباره اصلاحطلبان كه احتمالا فراكسيون قوياي در مجلس آينده خواهند داشت، مسووليتهاي حساسي را متوجه عملكرد آينده آنها ميكند. راي مردم به اصلاحطلبان به خصوص پيروزي قاطع فهرست اميد در تهران وظايف خطيري را متوجه آنها ميكند. اصلاحطلبان با پايان رقابتهاي انتخاباتي بايد با همدلي بيشتر همه تلاش خود را معطوف به تحقق وعدهها كنند و همچنان زنجيره اتحاد و انسجام خود را كه از سال ٩٢ تا كنون به دست آمده، حفظ كنند. در استراتژي آينده اصلاحطلبان در مجلس بايد وامداري خواست همه مردم و تحقق مطالبات آنها مدنظر باشد. رفتار سياسي اصلاحطلبان و اعتداليون پيش از انتخابات مبتني بر قانونگرايي، اخلاق، گفتار صادقانه و تصميمات عقلاني بود و بعد از انتخابات و در منش فراكسيوني نيز بايد همدلي وهمزباني در راستاي تحقق اقتصاد مقاومتي و رونق توليد در دستور كار آنها باشد. نمايندگان اصلاحطلب در مجلس بايد اسوه فرهنگ و اخلاق اسلامي باشند. انتظار مردم از نمايندگان خود اين است كه با همدلي، تعامل و همفكري با مسوولان همسو و غيرهمسو و پرهيز از جنجال غيرسازنده به فكر دغدغههاي ملت و كشور باشند و در عين حال بحرانهاي مقطعي را با درايت حل و فصل كنند. اگرچه بسياري از منتخبان ملت در مجلس گرايشها و نگاه سياسي خاص خود را دارند اما واقعيت اين است كه نمايندگان راه يافته به خانه ملت بايد منافع ملي را مبناي تصميمگيري و عملكرد خود قرار دهند. اگر وفاداري و تعهد به منافع ملي وجه مشترك بينش و كنش نمايندگان باشد، همدلي حاصل از آن ميتواند مسير ناهموار حل مشكلات كشور را هموار كند. شكي نيست كه نميتوان بدون نهادينه كردن اخلاق، احترام و تعامل سازنده به اهداف ملي دست يافت.
راي بالاي مردم به نمايندگان اين دوره، پشتوانه مناسبي به خصوص براي اصلاحطلبان است كه متوجه مسووليتهاي خطير خود در امر قانونگذاري و توجه به مطالبات ملي ازجمله حقوق شهروندي، رونق توليد و ادامه تعامل ارزشمند با جهانيان در راستاي فضاي پسابرجام باشند. همچنين اصلاحطلبان با توجه به راي بالايي كه در تهران كسب كردهاند ميتوانند الگوي مناسبي براي تعامل، اخلاق و پيگيري دغدغههاي ملي و محلي باشند. در پايان توجه به اين نكته ضروري است كه يكي از پيامهاي انتخابات مجلس دهم پيروزي كانديداهايي بود كه با گفتار، كردار و گفتماني كه مردم در سال ٩٢ به آن راي دادند، همجهت بودند. بنا بر اين، تشكيل فراكسيون قوي اصلاحطلبان در مجلس آينده با توجه به شرايط پسابرجامي كشور يك ضرورت غيرقابل انكار است. از سوي ديگر بررسيها نشان ميدهد اصولگرايان و مستقلهاي راه يافته به مجلس با توجه به شرايط جديد كشور قطعا با خط فكرهاي افراطي مرزبندي مشخص داشته و به الزامات منافع ملي اشراف كامل دارند. بنا بر اين مجلس دهم را ميتوان نمود كامل همدلي جناحهاي سياسي براي تحقق اهداف ملي در راستاي منافع ملي ارزيابي كرد.