اين روزها تروریستها در سوریه و عراق شرايط سخت و دشواری را سپری می کنند. مبارزه همه جانبه جبهه مقاومت در حالي ضربات سنگيني به تروريستها وارد ساخته كه ورود روسيه به عرصه مبارزه با تروريسم و حملات مرگبار جنگنده های روسی به مواضع تروريستها در سوریه، دورنمای روشنی را از فروپاشی آنها ترسیم کرده است. در عراق نیز نیروهای مردمی چند منطقه تحت کنترل داعش را آزاد کردند.
پدیده شوم تروریسم در منطقه این روزها به معضلی پیچیده مبدل شده که این امر نا امنی را در منطقه خاورمیانه گسترش داده است. امریکا و متحدانش که چند سالی است مدعی مبارزه با تروریستها هستند، بدون هیچگونه نتیجه و خروجی مشخص، مشغول ارائه نمایش پیش پا افتاده ای از مقابله با تروریسم هستند که در واقع جنبه صوری دارد. برخی گزارشها حاکی از آن است که امریکایی ها به صورت پنهانی سلاح و مهمات به دست تروریستها می رسانند و در عین حال مدعی وارد کردن ضربات بی امان به آنها هستند
این سیاست متناقض و نامشخص صدای همه را در آورده و حتی چند تن از تحلیلگران امریکایی گفته اند نتیجه ائتلاف ایالات متحده و متحدانش وقیح تر شدن تروریستها بوده است. درست در زمانی که ائتلاف امریکایی، مدعی وارد کردن ضربات سهمگین به تروریستها در سوریه بود ، گروههای تکفیری به راحتی در مناطق مختلف سوریه پیشروی می کردند و نقاط متعددی را به اشغال خود در می آوردند.
اکنون و با ورود روسیه به جنگ با تروریستها در سوریه و قرار گرفتن آن در كنار جبهه مقاومت به عنوان مبارزان واقعي با تروريسم، ائتلاف غربی عیار خود را در مقابله جدی با افراطیون مسلح مشخص کرد. آنها اعتراف کردند که مایل نیستند همه گروههای مسلح سوری هدف قرار بگیرند.
این نگرش دوگانه و تقسیم تروریسم به خوب و بد، نیات متناقض غربی ها را به خوبی عیان می کند و نشان می دهد که مدعیان حرف چندانی برای گفتن ندارند.
بر طبق بر آوردهای اعلام شده نزدیک به 30 میلیارد دلار سلاح نزد گروه های تروریستی از جمله داعش قرار دارد که این گردش مالی تسلیحاتی به خوبی نمایانگر پشتیبانی های پنهانی لازم از گروههای تکفیری برای به آشوب کشاندن منطقه است.
بررسی ها نشان داده که اگر جلوی تروریستها گرفته نشود حتی حامیان منطقه ای آنها نیز روزی گرفتار شرارت های آنها خواهند شد. همانطور که انفجار اخیر ترکیه نشان داد که حامیان گروه های افراطی نمی توانند حاشیه امن داشته باشند.
به اذعان بسياري از ناظران و تحليلگران سياسي و نظامي در حال حاضر مبارزه واحد روسیه و محور مقاومت ( ایران، عراق، حزب الله لبنان و سوریه )از وزنه مناسب تری برای حذف تروریستها و ریشه کن سازی آنها برخوردار است. عملیات نظامی روسها تا کنون به طرز قابل ملاحظه ای توان تروریستها را کاهش داده و آنها را زمینگیر کرده است. صداقت روسيه در مبارزه با تروريسم و البته به ستوه آمدن عراق از رفتارهاي متناقض و كاسبكارانه آمريكا موجب شده دولت عراق نیز امکان درخواست کمک از روسیه را مورد بررسی قرار دهد. در این میان ایران به عنوان قطب مهم ائتلاف ضد تروریستی، خدمات مستشاری مناسب را در دستور کار خود قرار داده است ، آنطور که پیداست عملیات نهایی بزرگ برای نابودسازي تروریستها در سوریه و منطقه در استانه رقم خوردن است. دولت عراق نيز با همكاري اطلاعاتي و مبارزه همه جانبه با تروريستها از زمين و هوا نيز اين نيروها را پشتيباني مي كند .
به نظر می رسد هم نشيني روسيه و جبهه مقاومت بتواند در روزهای آینده کشورهای دیگری را به جمع خود بیفزاید که محتمل ترین کشور در این مورد چین است. اگر این مهم به دست آید آنگاه حضور دو کشوری که عضو دائم شورای امنیت هستند و حق وتو نیز دارند می تواند اهمیت و جایگاه اردوگاه مبارزان واقعي با تروريسم را بسیار ارتقا دهد و کشورهای دیگر را مشتاق به پیوستن به این ائتلاف کند.
نكته قابل توجه آنكه روند تحولات نشان ميدهد چین نیز بسیار مایل است تا برای اولین بار به صورت جدی در بحرانی منطقه ای دخالت مستقیم داشته باشد.
چين به دلايل مختلفي علاقه دارد تا در كنار جبهه مقاومت و روسيه قرار گيرد . در درجه اول چین از افزایش حضور خود در منطقه، نه فقط همچون گذشته از جنبه اقتصادی، بلکه همچنین از جنبه نظامی و سیاسی سود می برد. از سوی دیگر، چین از بابت توسعه فعالیت گروه های افراط گرا، به ویژه گروه های جدایی طلب سين كيانگ خود نگران است. سومین مورد هم این است که همکاری نظامی میان روسیه و چین، چه به صورت دوجانبه و چه در چارچوب سازمان همکاری شانگهای، به شکلی مستمر رو به افزایش بوده است و اين همكاري را مولفهاي براي رسيدن به امنيت پايدار ميدانند.
در عين حال رشد اقتصادی چین و واردات گسترده نفت از منطقه غرب آسیا و افزایش این واردات در سالهای آینده ضرورت تامین امنیت مسیرهای انرژی را برای این کشور دو چندان کرده که اين امر ميتواند از دلايل تصمیم پكن براي قرار گرفتن در كنار محور مقاومت و روسيه باشد .
در صورت وقوع اين احتمال، هماهنگی اطلاعاتی میان جبهه مقاومت ، روسیه و چین نقش مهمی در غلبه بر تروريستها ي منطقه ايفاء مي كند در حالي كه وزن چين در صحنه بينالملل ميتواند در حوزه سياسي نيز دستاوردهاي بسياري در عرصه مبارزه با تروريسم داشته باشد . در اين صورت مي توان شاهد پيشرفتهاي بسياري در جبهه مبارزه عليه تروريسم بود . امید است ایجاد این جنبه فراگیر در مبارزه واقعی با تروریسم ، امریکایی ها و غربی ها را در تغییر استراتژی ها دوگانه مبارزه با تروریسم دچار تامل جدی نماید.
اين روزها تروریستها در سوریه و عراق شرايط سخت و دشواری را سپری می کنند. مبارزه همه جانبه جبهه مقاومت در حالي ضربات سنگيني به تروريستها وارد ساخته كه ورود روسيه به عرصه مبارزه با تروريسم و حملات مرگبار جنگنده های روسی به مواضع تروريستها در سوریه، دورنمای روشنی را از فروپاشی آنها ترسیم کرده است. در عراق نیز نیروهای مردمی چند منطقه تحت کنترل داعش را آزاد کردند.
پدیده شوم تروریسم در منطقه این روزها به معضلی پیچیده مبدل شده که این امر نا امنی را در منطقه خاورمیانه گسترش داده است. امریکا و متحدانش که چند سالی است مدعی مبارزه با تروریستها هستند، بدون هیچگونه نتیجه و خروجی مشخص، مشغول ارائه نمایش پیش پا افتاده ای از مقابله با تروریسم هستند که در واقع جنبه صوری دارد. برخی گزارشها حاکی از آن است که امریکایی ها به صورت پنهانی سلاح و مهمات به دست تروریستها می رسانند و در عین حال مدعی وارد کردن ضربات بی امان به آنها هستند
این سیاست متناقض و نامشخص صدای همه را در آورده و حتی چند تن از تحلیلگران امریکایی گفته اند نتیجه ائتلاف ایالات متحده و متحدانش وقیح تر شدن تروریستها بوده است. درست در زمانی که ائتلاف امریکایی، مدعی وارد کردن ضربات سهمگین به تروریستها در سوریه بود ، گروههای تکفیری به راحتی در مناطق مختلف سوریه پیشروی می کردند و نقاط متعددی را به اشغال خود در می آوردند.
اکنون و با ورود روسیه به جنگ با تروریستها در سوریه و قرار گرفتن آن در كنار جبهه مقاومت به عنوان مبارزان واقعي با تروريسم، ائتلاف غربی عیار خود را در مقابله جدی با افراطیون مسلح مشخص کرد. آنها اعتراف کردند که مایل نیستند همه گروههای مسلح سوری هدف قرار بگیرند.
این نگرش دوگانه و تقسیم تروریسم به خوب و بد، نیات متناقض غربی ها را به خوبی عیان می کند و نشان می دهد که مدعیان حرف چندانی برای گفتن ندارند.
بر طبق بر آوردهای اعلام شده نزدیک به 30 میلیارد دلار سلاح نزد گروه های تروریستی از جمله داعش قرار دارد که این گردش مالی تسلیحاتی به خوبی نمایانگر پشتیبانی های پنهانی لازم از گروههای تکفیری برای به آشوب کشاندن منطقه است.
بررسی ها نشان داده که اگر جلوی تروریستها گرفته نشود حتی حامیان منطقه ای آنها نیز روزی گرفتار شرارت های آنها خواهند شد. همانطور که انفجار اخیر ترکیه نشان داد که حامیان گروه های افراطی نمی توانند حاشیه امن داشته باشند.
به اذعان بسياري از ناظران و تحليلگران سياسي و نظامي در حال حاضر مبارزه واحد روسیه و محور مقاومت ( ایران، عراق، حزب الله لبنان و سوریه )از وزنه مناسب تری برای حذف تروریستها و ریشه کن سازی آنها برخوردار است. عملیات نظامی روسها تا کنون به طرز قابل ملاحظه ای توان تروریستها را کاهش داده و آنها را زمینگیر کرده است. صداقت روسيه در مبارزه با تروريسم و البته به ستوه آمدن عراق از رفتارهاي متناقض و كاسبكارانه آمريكا موجب شده دولت عراق نیز امکان درخواست کمک از روسیه را مورد بررسی قرار دهد. در این میان ایران به عنوان قطب مهم ائتلاف ضد تروریستی، خدمات مستشاری مناسب را در دستور کار خود قرار داده است ، آنطور که پیداست عملیات نهایی بزرگ برای نابودسازي تروریستها در سوریه و منطقه در استانه رقم خوردن است. دولت عراق نيز با همكاري اطلاعاتي و مبارزه همه جانبه با تروريستها از زمين و هوا نيز اين نيروها را پشتيباني مي كند .
به نظر می رسد هم نشيني روسيه و جبهه مقاومت بتواند در روزهای آینده کشورهای دیگری را به جمع خود بیفزاید که محتمل ترین کشور در این مورد چین است. اگر این مهم به دست آید آنگاه حضور دو کشوری که عضو دائم شورای امنیت هستند و حق وتو نیز دارند می تواند اهمیت و جایگاه اردوگاه مبارزان واقعي با تروريسم را بسیار ارتقا دهد و کشورهای دیگر را مشتاق به پیوستن به این ائتلاف کند.
نكته قابل توجه آنكه روند تحولات نشان ميدهد چین نیز بسیار مایل است تا برای اولین بار به صورت جدی در بحرانی منطقه ای دخالت مستقیم داشته باشد.
چين به دلايل مختلفي علاقه دارد تا در كنار جبهه مقاومت و روسيه قرار گيرد . در درجه اول چین از افزایش حضور خود در منطقه، نه فقط همچون گذشته از جنبه اقتصادی، بلکه همچنین از جنبه نظامی و سیاسی سود می برد. از سوی دیگر، چین از بابت توسعه فعالیت گروه های افراط گرا، به ویژه گروه های جدایی طلب سين كيانگ خود نگران است. سومین مورد هم این است که همکاری نظامی میان روسیه و چین، چه به صورت دوجانبه و چه در چارچوب سازمان همکاری شانگهای، به شکلی مستمر رو به افزایش بوده است و اين همكاري را مولفهاي براي رسيدن به امنيت پايدار ميدانند.
در عين حال رشد اقتصادی چین و واردات گسترده نفت از منطقه غرب آسیا و افزایش این واردات در سالهای آینده ضرورت تامین امنیت مسیرهای انرژی را برای این کشور دو چندان کرده که اين امر ميتواند از دلايل تصمیم پكن براي قرار گرفتن در كنار محور مقاومت و روسيه باشد .
در صورت وقوع اين احتمال، هماهنگی اطلاعاتی میان جبهه مقاومت ، روسیه و چین نقش مهمی در غلبه بر تروريستها ي منطقه ايفاء مي كند در حالي كه وزن چين در صحنه بينالملل ميتواند در حوزه سياسي نيز دستاوردهاي بسياري در عرصه مبارزه با تروريسم داشته باشد . در اين صورت مي توان شاهد پيشرفتهاي بسياري در جبهه مبارزه عليه تروريسم بود . امید است ایجاد این جنبه فراگیر در مبارزه واقعی با تروریسم ، امریکایی ها و غربی ها را در تغییر استراتژی ها دوگانه مبارزه با تروریسم دچار تامل جدی نماید.