جنبش دانشجویی همواره نقش تاثیرگذار و بی بدیلی در تحولات سیاسی و اجتماعی کشور ایفا کرده است . در این بین 16 آذر به عنوان مبداء تحولات دانشجویی از اهمیت زیادی در تاریخ معاصر کشور برخوردار است.
جنبش دانشجویی همواره نقش تاثیرگذار و بی بدیلی در تحولات سیاسی و اجتماعی کشور ایفا کرده است . در این بین 16 آذر به عنوان مبداء تحولات دانشجویی از اهمیت زیادی در تاریخ معاصر کشور برخوردار است.
در 16 اذر سال 1332 دانشجویان در دفاع از استقلال وطن، فریاد آزادیخواهی سر دادند و 3 دانشجوی شهید با نام های مصطفی بزرگ نیا ، مهدی شریعت رضوی و احمد قندچی، نام شان به عنوان پایه گذاران جنبش دانشجویی برای همیشه دراذهان ثبت شد.
این تاریخ، نمادی از استقامت و مقاومت جریان پرسشگر دانشجویی است و حتی گذشت زمان نیز نتوانسته به افول این جریان در عرصه سیاسی و اجتماعی ایران بیانجامد.
امروزه و با گذشت 37 سال از انقلاب اسلامی جنبش دانشجویی همچنان رسالت خود را در حق طلبی و خلق گفتمان های جدید حفظ کرده و دانشگاه کماکان به عنوان سنگر روشنگری و آگاهی ورزی در خط مقدم تحولات قرار دارد.
جنبش دانشجویی ایران با وجود افت وخیزها و فراز و فرود هایی که داشته هرگز خاموش نشده و پرسشگری و نقادی همواره مورد توجه این جریان بوده و همچنان شکوفا و با اندیشه ای نو در تحولات سیاسی و اجتماعی کشور نقش ایفا می کند.
تبیین کارکرد و ماهیت عملکرد جریان های دانشجویی در فضای فعلی کشور حاکی است که این جنبش نسبت به گذشته روز به روز فعال تر و نقش های مختلفی را عهده دار شده است.
طی سالهای اخیر، جریان دانشجویی تحولات گفتمانی زیادی را پشت سر گذاشته و با رشد فضای مجازی در جامعه تبدیل به یک جنبش اجتماعی فراگیر شده است.
نخستین گفتمان این جنبش از 16 آذر 32 تا ابتدای دهه 60 را در بر می گیرد که به نوعی شامل انقلابی گری با رویکرد اسلام گرایی است. در این دوره دانشجویان بیدار در قالب انجمن های اسلامی به مبارزه با رژیم شاه پرداختند و نقش موثری در پیروزی انقلاب اسلامی ایفا کردند.
تحولات گفتمانی این جنبش از ابتدای انقلاب تا کنون سیر متفاوتی داشته است. پس از پیروزی انقلاب ، گفتمان دفاع از انقلاب و دستاوردهای آن، عدالت و تقویت دفاع مقدس در کانون توجه این جنبش قرار گرفت.
بعد از پایان جنگگفتمان معرفتی و فرهنگی و دفاع از آزادی با رویکرد سیاسی بر فضای حرکت این جنبش حاکم شد که کنشهای آن معطوف به نقد قدرت بود. به عبارتی دیگر در دهه دوم انقلاب و با تثبیت پیام انقلاب، جنبش دانشجویی نقش گفتمانی خود را بر پایه رویکردهای اصلاحی و نقد دولت ها بنا نهاد.
در دهه سوم انقلاب و با انشعاب تشکل های دانشجویی، دو گفتمان عمده در این جریان شکل گرفت: عدالت خواهی آرمانگرایانه که تئوریسین آن طیفی از دانشجویان اصولگرا بودند و دیگری مطالبه گری نقادانه که دانشجویان تحول گرای اصلاح طلب آن را هدایت می کردند.
در دهه چهارم انقلاب و با گسترش شبکه های مجازی اجتماعی، تحولات سریعی در جنبش دانشجویی ایجاد شد و فضایی فراتر و گسترده تر از گفتمان سیاسی شکل گرفت
به عبارتی دیگر این گفتمان به جای حرکت صرف در مدار ذهنیات و آرمان های سیاسی، به محیطی وسیعتر با مطالبات چند وجهی تغییر نگرش داد و در عرصه های اجتماعی مثل امور صنفی ، علمی ، فرهنگی ، ورزشی ، زیست محیطی و کانون گرایی فعال تر شد که مشی این گفتمان را می توان تعاملی و منعطف دانست . در کنار این موارد ، مطالبه گری این جنبش با طرح موضوعاتی متکثر همچون روشنگری، عدالت طلبی، تولید علم، نقد سازنده و نگاه واقع بینانه به مسائل در کانون توجه تشکل های دانشجویی قرار دارد. بی شک جنبش دانشجویی در دهه های آینده همپای تحولات ، ظرفیت ایجاد گفتمان های جدید را خواهد داشت . به عبارتی دیگر ، پویایی و سیالیت جریان های دانشجویی این امکان را ایجاد خواهد کرد که این جنبش بسته به نوع تعهد و پرسشگری ای که در ذاتش وجود دارد، همواره نسبت به توسعه پایدار کشور حساس خواهد بود و گفتمان های متناسب با توسعه و پیشرفت کشور را ایجاد خواهد کرد.